تحلیل اگزیستانسیالیستی روایت ها در گنبدهایِ غالیه و سپید براساس رویکرد نشانه- معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
93 - 119
حوزههای تخصصی:
منظومه هفت گنبد نظامی گنجوی یکی از شاهکارهای نظام ادبی، فرهنگی و تاریخی به حساب می آید که در نوع خود بی بدیل و بی نظیر انگاشته می شود. همچنین این منظومه انسان شناسانه و هستی گرایانه با اصالت وجود بشری سروکار دارد و تلاش می کند تا سره را از ناسره تمیز دهد. این پژوهش قصد داشت با بررسی اولین روایت در گنبد غالیه و آخرین روایت در گنبد سپید براساس دیدگاه نشانه-معناشناسی به مطالعه مسیر حرکت روایت ها و جهش های معنایی حاصل از آن بپردازد. تحلیل روایت ها با بهره گیری از مولفه های نظام گفتمان روایی بُوشی صورت پذیرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که سیر روایت پردازی شاهدخت ایرانی و هندی تقریباً یکسان بود. شخصیت های اصلی این دو روایت دارای صفات زهد، پارسایی، وارستگی و محتشم منشی بوده است. به ناگاه در مسیر هستی و زندگی با اتفاقاتی مواجه می شوند که آن ها را به ظلمات و تاریکی درون سوق می دهد. با سلب دازاین اولیه و ایجاب دازاین معیوب به همراه نقصان معنایِ وجودی با مصائبی بسیاری دست و پنجه نرم می کنند. با عبور از این آشفتگی و ناهنجاریِ درونی، از تاریکی عبور کرده و به نور و استعلایِ درون که هدف غائی اصالت وجود است، دست می یابند. در انتهای روایت، شخصیت ها با جهش معناییِ شدیدی از موقعیت نابسامان خودپیش آورده به شرایط رهایی بخش از ظلمات و تجدید حیات اخلاقی می رسند.