آویسا نجیمی

آویسا نجیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی سبک های ناکارآمد فرزندپروری تنش والدگری و کودک فزون وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۰
این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران، بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبستان شهر تهران، که از لحاظ وضعیت شاخص توده بدنی چاق و یا دارای اضافه وزن هستند، به همراه مادران شان می باشند. در مجموع 60 مادر به همراه فرزندانشان، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و کنترل، به تصادف جایگزین شدند. آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی طی 10 جلسه (هفتگی)، هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. قبل و پس از مداخله، همه مادران به پرسش نامه های سبک فرزند پروری و فرم کوتاه شاخص استرس والدگری و همه کودکان به مقیاس دینداری و معنویت کودک و نوجوان پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد که آموزش فرزندپروری موجب ارتقاء نمرات معنویت کودکان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی، به ارتقاء معنویت کودکان دارای اضافه وزن و تعدیل نمرات سبک فرزندپروری و استرس فرزندپروری مادران منتهی می شود. به نظر می رسد، شاخص توده بدنی کودکان به واسطه اصلاح سبک فرزندپروری مادر، کاهش استرس والدگری و بهبود معنویت کودکان، کاهش خواهد یافت.
۲.

هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار غذاخوردن کودکان چاقی تحلیل عاملی هنجاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۴ تعداد دانلود : ۷۵۲
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
۳.

مقایسه آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل عواطف بیماران عروق کرونری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنش زدایی خودزاد خودگویی مثبت تنظیم هیجانی کنترل عواطف بیماران عروق کرونری قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۳۲۵
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماری های جسمی دارد. CHDاز بیماری های مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روان شناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روان شناختی در درمان CHDضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و تنظیم هیجانی بر تعدیل کنترل عواطف بیمارانCHD بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، با روش نمونه گیری در دسترس از زنان داوطلب مبتلا به CHD، 45نفر انتخاب و در 3 گروه (دو گروه آزمایشو یک گروه کنترل) به تصادف جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه بر اساس پروتکل هر مداخله آموزش دیدند. کل آزمودنی ها قبل، بعد و یک ماه و نیم پس از آموزش به مقیاس کنترل عواطف (ACS) (ویلیامز، چمبلز و آهرنس، ۱۹۹۷) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با کاربرد آزمون اندازه گیری مکرر و تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و گروه تنظیم هیجانی (05/0>p) در تعدیل کنترل عواطف مؤثر بوده اند، اما تفاوت دو گروه معنادار نیست (05/0p>). نتیجه گیری: هر دو آموزش با یاددهی فنون خاص خود می توانند کنترل عاطفه فرد را افزایش دهند، بنابراین بالینگران می توانند در کنار درمان های زیستی از این آموزش ها برای کنترل نشانه های CHD استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان