دفاعیه ای بر واقع انگاری زمان: واکاوی و نقد نظریه ناواقع گرایی مک تاگرت در متافیزیک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
استدلال مک تاگرت مشهورترین استدلالی است که در فلسفه معاصر به سود غیرواقعی بودن زمان مطرح شده است. وی دو مدل برای تبیین زمان مطرح می کند: سری آ و سری ب. سری آ مدلی است که زمان را بر اساس سه مفهوم گذشته، حال و آینده تبیین می کند. سری ب مدلی است که زمان را بر اساس الگویی دوگانه از مفهوم «قبل تر» و «بعدتر» تبیین می کند. مک تاگرت سری ب را در تبیین تغییر که شرط تحقق زمان است ناتوان می داند، و سری آ را واجد تناقضی درونی قلمداد می کند، بنابراین با رد امکان واقعی بودن هر دو مدل، غیرواقعی بودن زمان را نتیجه می گیرد. در این نوشتار، به واکاوی و نقد دیدگاه مک تاگرت می پردازیم و با الهام از روش تحلیل زبانی ویتگنشتاین متأخر نشان می دهیم که اولاً برخی از امور را نمی توان با یک مدل نظری تبیین کرد، و بنابراین زمان بر اساس تأملات نظری و شهودهای زبانی واقعیتی است که در چند قلمرو هستی شناختی تحقق دارد. ثانیاً سری «ب» تبیین گر تغییر است. همچنین سری آ متناقض نما نیست. در این دیدگاه، وجه عینی زمان را سری ب تبیین می کند و وجه ذهنی آن را سری آ. بنابراین زمان واقعیتی است که در سطوح مختلف هستی تحققی خاص دارد و نمی توان تنها با یک مدل مانند سری آ یا سری ب آن را تبیین کرد.