منصور مرعشی

منصور مرعشی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بررسی تحلیلی ایده بیلدونگ هردر و استنتاج مؤلفه های مفهومی تربیت بر پایه آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هردر بیلدونگ فرهنگ انسانیت مؤلفه های مفهومی تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی مفهوم بیلدونگ مورد نظر هردر می باشد که با مبنا قراردادن آن بتوان برای نظام تعلیم و تربیت مؤلفه های مفهومی نوینی ارائه داد. هردر با عنایت به تاریخ و فرهنگ غایتی را برای انسان ها ترسیم می کند که این غایت در پرتو فرهنگ ها و کثرت اقوام و ملل به نقطه مشترکی می رسد و معنا می یابد و آن، مفهوم انسانیت است. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی به تبیین مفهوم بیلدونگ، فرهنگ و انسانیت پرداخته و انسانیت را به عنوان غایت تربیت و مفهوم فرهنگ و عناصر آن را به عنوان راهی برای رسیدن به این غایت دانسته و در نهایت با نظر به مفهوم بیلدونگ به استنتاج مفاهیم اساسی تربیت می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر مبتنی بر این نکته است که مفهوم بیلدونگ در شکل گیری تعلیم و تربیتی انسانی، فرافرهنگی، جامع و هماهنگ نقشی اساسی دارد؛ به گونه ای که انسانیت در اندیشه هردر هدف متعالی خلقت انسان به طور کلی و تعلیم و تربیت است و مفاهیم فرهنگ و بیلدونگ ما را در رسیدن به کمال مطلوب انسانی یاری می رسانند. فرهنگ در اندیشه هردر هم بافت و زمینه و هم محتوای تربیت است؛ به این معنا که فرهنگ در جایگاه بافت و زمینه، تاریخ و نظریه تربیت است و در جایگاه محتوا، همان بیلدونگ است که وی آن را پرورش فرهنگی می داند. بنابراین نوعی رابطه دیالکتیکی می توان میان مفاهیم فرهنگ، بیلدونگ و غایت تربیت یعنی انسانیت یافت؛ به گونه ای که یکی بدون حضور دیگری امکان پذیر نمی گردد. در نهایت مفاهیم اساسی تربیت که بر اساس مفهوم بیلدونگ و مؤلفه های آن استنتاج گردید، شامل تعلیم و تربیت آزادی بنیاد، تعلیم و تربیت تاریخمند، تعلیم و تربیت فرافرهنگی، تعلیم و تربیت پیشرفت گرا و تعلیم و تربیت زیبایی شناسانه است.
۲.

بررسی تحلیلی مبانی رویکرد برساخت گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۸۶۱
این پژوهش با هدف دستیابی به مبانی رویکرد برساخت گرایی اجتماعی صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی است. برای رسیدن به این هدف، نخست به تعریف برساخت گرایی اجتماعی، تفاوت آن با سازنده گرایی، انواع برساخت گرایی و مشخصه ها و سرچشمه های آن پرداخته شد. سپس تحلیل مبانی این رویکرد مدنظر قرار گرفت. یافته ها نشانگر آن است که گرچه برساخت گرایی در زمینه هستی شناسی واقع گراست، امّا باور دارد که به محض سخن گفتن درباره واقعیت، آن به امری برساخته مبدل می شود. در نتیجه، موضعی انتقادی و تکثرگرایانه نسبت به واقعیت اتخاذ می کند. در این رویکرد، معرفت امری برساخته و محصول تعاملات اجتماعی است. در حوزه اخلاق و ارزش ها، به احترام برای ارزش های سایر فرهنگ ها (نسبیت گروی فرهنگی) و مدارا کردن با آنها باور دارد. ازاین رو، برساخت گرایی اجتماعی مبتنی بر یک هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی نسبی گرا و تکثرگراست. برساخت گرایی اجتماعی در زمینه انسان شناسی ضد ذات باور و ضد فرد باور می باشد. دست آخر اینکه در این رویکرد فرد و جامعه هر دو منشأ اثر هستند.
۳.

بررسی دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی درباره کودکی، و آموزه های آن برای برنامه آموزش تفکر به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت گرایی اجتماعی کودکی کودک آموزش تفکر روش فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۶۰۵
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی در باره کودکی است و آنچه این دیدگاه برای برنامه آموزش تفکر به کودکان دارد. پژوهش با روش فلسفی صورت گرفته است. برساخت گرایی اجتماعی دیدگاهی است که کودک و دوره کودکی را برساخته ای اجتماعی-فرهنگی می داند و نه امری طبیعی. بر این اساس، کودک از ویژگی های رشدیِ طبیعیِ ثابت برخوردار نیست، در عین حال صلاحیت کافی برای این که به عنوان عامل اجتماعی به حساب آید را دارا می باشد. برخلاف باورهای سنتی، در این دیدگاه کودک نه ارزش ابزاری، بلکه ارزش ذاتی دارد. برساخت گرایی اجتماعی تفکر کودک را مستقل از بزرگسال و برخوردار از سرشتی اجتماعی می داند. این مکتب بر گفتمان های چندگانه پست مدرنیسم، فمینیسم پساساختارگرا، پسااستعمارگرایی و جامعه شناسی جدید کودکی مبتنی است. برخی از آموزه های منتج از برساخت گرایی اجتماعی کودکی در زمینه آموزش تفکر به کودکان از این قرار هستند: بافت و زمینه های فرهنگی و اجتماعی در آموزش تفکر به کودکان اهمیت می یابد، آموزش تفکر به صورت گروهی برجسته می شود. بر روابط تعاملی، یادگیری مشارکتی، دوستی ها و بازی های نمایشی کودکان تأکید می شود. نقش نهادهای غیر رسمی در کنار نهاد رسمی آموزش و پرورش در جریان رشد تفکر کودک بیش از پیش اهمیت می یابد.
۴.

بررسی رابطه ذهنیت فلسفی با هوش معنوی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی ذهنیت فلسفی جامعیت زندگی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۴۰۹
نوع نگاه انسان به امور و همچنین دامنه و گستره این نگاه، نوعی جهان بینی را برای انسان به وجود می آورد و البته در تأثیری متقابل، جهان بینی فرد نیز به نگاه او جهت می دهد. حوزه تفکر انسان شامل امور مختلفی است که معنویت و هوش معنوی یکی از آن حیطه ها محسوب می شود. از جمله لوازم زندگی فکورانه، داشتن ذهنیت فلسفی با سه شاخصه جامعیت فکر، ژرفانگری و انعطاف پذیری است که وجودشان در تفکر فلسفی، در نحوه تجلی و بروز آن ها در اندیشه فرد، رفتار مسئله گشایی او و نیز زندگی منطقی اش، خود را نشان می دهد.براین اساس هدف پژوهش حاظر بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفس و هوش معنوی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بود.روش پژوهش توصیفی –همبستگی بود.جامعه آماری تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که تعداد 399 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند.نتایج با استفاده از نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان دهنده آن بود که به جز عدم وجود رابطه معنادار بین انعطاف پذیری و درک سرچشمه هستی، بین سایر خرده مقیاس های دو متغیر اصلی پژوهش رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
۵.

کفایت فلسفی در داستان های فلسفه برای کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان فلسفه برای کودکان و نوجوانان غنای فلسفی فرم محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۳۱۰
گفته شده است که سه ملاک برای مناسب بودن داستانهای برنامه فبک وجود دارد لذا این داستانها باید از سه جهت کفایت داشته باشند تا مناسب کلاسهای برنامه فبک شوند. کفایت روانشناختی، کفایت ادبی و کفایت فلسفی. در این مقاله هدف این بود که نشان داده شود که از نظر بنیانگذاران این برنامه کفایت فلسفی دارای چه ویژگی هایی می باشد.لذا سؤال اصلی پژوهش نیز این بود که کفایت فلسفی چیست؟ و حائز بودن چه ویژگی هایی میتواند این کفایت را تضمین کند؟ در این مقاله کفایت فلسفی از دو جهت مورد توجه قرار گرفت، از لحاظ محتوا و از لحاظ فرم(شکل). در بخش اول مقاله مواد اولیه و مضامینی که به عنوان محتوا میتوانند کفایت فلسفی داستان ها را برآورده کنند بررسی شد و در بخش دوم به ویژگیهایی پرداخته شده است که در واقع قواعدی هستند که اعمال آنها میتواند شکل داستانها را فلسفی به معنای برنامه فبک سازند.روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بود. نتایج بررسی نشان داد که با در نظر گرفتن این ویژگی ها از منظر کفایت فلسفی می توان داستان هایی را برای برنامه فبک طراحی کرد که دارای ویژگی هایی از جمله درون مایه فلسفی و انعکاس مباحث بحث برانگیز فلسفی و همچنین مباحث فلسفی مربوط به زندگی کودکان در بعد محتوا و لزوم وارد کردن فلسفه به صورت نظام مند و وارد کردن داستان های فلسفی به بافت زندگی کودکان و همچنین الگو سازی در داستان ها در بعد فرم(شکل)باشد.
۶.

مطالعه تطبیقی آراء تربیتی ژان پیاژه و متیو لیپمن با تاکید بر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متیو لیپمن برنامه آموزش فلسفه به کودکان ژان پیاژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۱۱
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسه آراء تربیتی پیاژه و لیپمن با تاکید بر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان می باشد. در اواخر دهه 1960 در آمریکا، پرفسور متیو لیپمن، استاد دانشگاه مونتکلیر، برنامه ای با عنوان فلسفه برای کودکان طراحی و ارائه کرد که بر اساس آن، بهترین زمان برای شکل گیری مهارت های تفکر در کودکی و از طریق روش های تأمل محور است. این دیدگاه با تاکید بر این فرض که چنانچه ذهن کودک را درگیر مباحث فلسفی کنیم، می توانیم نحوه تفکر او را رشد دهیم در مقابل دیدگاه پیاژه قرار گرفت. پیش فرض اساسی پیاژه این است که استدلال و تعقل کودکان به صورت طبیعی و به موازات بزرگ تر شدن آنها پرورش خواهد یافت. لذا، تلاش جهت سرعت بخشیدن به این فرایند اتلاف وقت خواهد بود و افراد پس از رسیدن به دوره عملیات صوری حدود 12 سالگی می توانند به مسائل انتزاعی بیندیشند. به طورکلی، هر دیدگاه بر ضرورت و محوریت آموزش تفکر و تناسب آموزش ها و برنامه ها با توانایی های کودک تاکید دارند، اما در خصوص زمان آغاز این آموزش ها بین این دو رویکرد اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین، هر دو در تلاش اند تا برنامه ها و آموزش هایی متناسب با توانایی های ذهنی و فکری کودکان طراحی و ارائه کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان