شهرزاد بهمنی

شهرزاد بهمنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تبیین استعاره های انتقادی بخش اساطیری شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه بخش اساطیری استعاره های انتقادی تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۳۴
استعاره انتقادی اهداف و ایدئولوژی های سازنده معنای زبان را شناسایی می کند که راهبردی مهم، در جهت نظریه بلاغت برای مشروعیت زبانی در تحلیل های گفتمانی است. داستان های بخش اساطیری شاهنامه، از کیومرث تا کیخسرو که در طرح طبقه بندی زمینه ایدئولوژیک گفتمان قرار دارد، در این نوع تحلیل ها گنجانده می شود تا بتوان زیرساخت معناهای زبانی را از آن ها استخراج کرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین این مسأله است که فردوسی چگونه از زبان جهت تولید زیرساخت ها و بازتولید روابط قدرت سازنده گفتمان بهره برده است و با استفاده از چه راهبرد زبانی این مسأله را گفتمان سازی می کند؟ برای دستیابی به این هدف، در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است، از چارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف استفاده می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد فردوسی با استفاده از شخصیّت پردازی که استعاره های او را شکل می دهد، توانسته زیرساخت ها و روابط قدرت سازنده گفتمان را در دو فرایند نهادی و اجتماعی، گفتمان سازی کند. استعاره هایی که فردوسی به کار برده، در طرحی طبقه بندی انسجام یافته که موضع فکری و دیدگاه طبقاتی او را در دفاع از ساختارهای جامعه و ارزش های نهفته در زیربنای آن نمایان می کند. آنچه به فهم استعاره های متن کمک می کند، پیش فرض های مهمی در خصوص ویژگی های صوری است که استعاره ها را به ارزش های اجتماعی و روابط قدرت پنهان متن پیوند می دهد. شناسایی استعاره های انتقادی که عبارتند از: فرّه، گاو، فریدون و کیخسرو، ضحاک و افراسیاب به کشف معانی فراتر از سطح زبانی و افزایش آگاهی انتقادی نسبت به نقش زبان در حفظ و تغییر روابط اجتماعی گفتمان کمک می کند.
۲.

بررسی و تحلیل نمادهای بخش اساطیری شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد شخصیت شاهنامه اسطوره فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۲۴
لازمه شناخت نمادهای شاهنامه، شناخت بستر و نحوه آفرینش و پیدایش نماد، اسطوره و حماسه است. نماد با ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه روان آدمی در ارتباط است و سازنده زبان اساطیر، افسانه ها و حماسه هاست و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین است. مسأله اصلی در اساطیر ایرانی، سرشت دوگانه خلقت است و در جریان گذر از اسطوره به حماسه، نبرد دو نیروی نیک و بد در جنبه های مختلف هستی نمایان می شود و برخی از شخصیت ها که بیش از سایر عناصر، بیان گر مفاهیم رمزی و نمادین هستند، نماد تحول ایزدان به شاهان می باشند و در برابرآنان پادشاهان اهریمنی که نماد خشکسالی(اَپوش) اند، قرار دارند. از دیگر عناصر نمادین که در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است: شخصیت های نمادین، موجودات موهوم اساطیری، خواب های نمادینِ شاهان و قهرمانان، نمادینگی آب و آتش و فرّه می باشد. و شخصیت های نمادین؛ بویژه پادشاهان مثل سایر عناصر، واجد ارزش نمادین هستند و بخشی از عناصر سازنده نمادهای اساطیری را در شاهنامه تشکیل می دهند و به عنوان محوری ترین بن مایه های شخصیت اعتبارشان به میزان بهره مندی آن ها از""فره ایزدی"" است. شاهانی چون افراسیاب و ضحّاک به دلیل عدم بهره مندی از آن در شمار بد نام ترین شاهان و فریدون و کیخسرو به دلیل بهره مندی مستمر از آن در رأس خوشنام ترین شاهانند. این تحقیق، به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایه ی منابع کتابخانه ای نگارش شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان