آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

آن طور که شایع است عموم جامعه شناسان دین را "نهاد اجتماعی'' می دانند. برخی از صاحب نظراناسلامی معتقدند که دین فرانهادی است و در قالب یک "نهاد اجتماعی" نمی گنجد. در این مقاله بحث می شود که چرا دو دسته فوق به پاسخهای متفاوتی رسیده اند. نویسنده در جستجوی یافتن خطای یکی از دو قضیه 1. "دین نهاد اجتماعی است" و 2. "دین نهاد اجتماعی نیست" از یک بحث شناخت شناسی که مبتکر آن مرحوم علامه طباطبایی است بهره جسته است. در این مقاله جامعه شناسان به دو دسته تقسیم شده اند: دسته اول جامعه شناسانی مانند دروکیم که معتقدند منشأ همه نهادها منجمله نهاد دین خود جامعه است و دسته دوم جامعه شناسانی که به منشأ نهادها و منجمله منشأ نهاد دین کاری ندارند و در نزد آنان نهادها و منجمله دین صرفاً از آن جهت که در جامعه استقرار و ثبات می یابند و بر رفتار انسانها کنترل دارند نهاد نامیده می شوند. نویسنده در پایان نتیجه می گیرد که علت آنکه برخی صاحب نظران اسلامی در قضاوت خود به پاسخ متفاوت رسیده اند آن است که در تعریف "نهاد اجتماعی" از تعریف جامعه شناسان دسته اول چون دورکیم سود جسته اند و در تعریف دین از جامعه شناسان دسته دوم‘ لذا به قضاوتی از قضاوت جامعه شناسان رسیده ا

تبلیغات