کاربست نگاشت فازی شهودی برای شناسایی و تحلیل عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: فرایند بازسازی اعتماد، تلاش فرد متعهد برای بازگرداندن اعتماد، پس از پیشامد یک تخلف (رفتار غیرقابل اعتماد) است. با توجه به اینکه موضوع بی اعتمادی در سازمان های دولتی، به معضل اساسی تبدیل شده است و بایستی به طور جدی در کانون توجه قرار گیرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازسازی اعتماد ازدست رفته در سازمان های دولتی استان لرستان و با استفاده از روش نقشه نگاشت فازی شهودی (IFCM) انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر روش، آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه، مدیران و کارکنان سازمان های دولتی بود که ۲۵ نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مطالعه ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه بود که روایی و پایایی بخش کیفی، به ترتیب از طریق روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار و آزمون کاپای کوهن سنجیده شد. همچنین، روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و فرایند کدگذاری، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی شناسایی شدند. سپس در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از روش IFCM نقشه نگاشت فازی شهودی، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی، از نظر درجه اهمیت اولویت بندی شدند. یافته ها: بر اساس یافته های بخش کیفی، عوامل شناسایی شده بازسازی اعتماد عبارت اند از: نهادینه کردن ارزش های اخلاقی، سازوکار تقویتی و تنبیهی پیش خوران، استانداردسازی خدمات اداری، ایجاد فضای گفتمان، شفاف سازی، تقویت مهارت های مدیریت، احراز صلاحیت های حرفه ای افراد، استقرار قانون مداری و الزامات آن، توسعه سامانه جامع پاسخ گو، هوشمندی راهبردی. در بخش کمّی مشخص شد که شفاف سازی، ایجاد فضای گفتمان، استقرار قانون مداری و الزامات آن، نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و هوشمندی راهبردی، به ترتیب درجه اهمیت بیشتری دارند. نتیجه گیری: توجه به عوامل شناسایی شده و پیاده سازی مؤثر آن ها، می تواند به عنوان راه کارهای جامع برای بازسازی و تقویت اعتماد در سازمان های دولتی محسوب شود. با اتخاذ رویکردی یکپارچه و هماهنگ در این زمینه، می توان به بهبود عمکرد و افزایش مشارکت مؤثر کارکنان در فرایندهای سازمانی دست یافت.Application of Fuzzy Mapping for Identifying andAnalyzing trust repair Factors in Government Organizations (Cas Study: Government Organizations in Lorestan Province)
Background & Purpose: The process of rebuilding trust involves an entity's effort to restore trust after an incident of breach (i.e., untrustworthy behavior). Given that the issue of distrust in government organizations has become a significant problem and should be seriously addressed, this research aimed to identify the factors of rebuilding lost trust in government organizations in Lorestan province using the Intuitionistic Fuzzy Cognitive Mapping (IFCM) method.
Methodology: This research is exploratory (qualitative-quantitative) in terms of method and applied in terms of objective. The statistical population of the research includes university professors, managers, and employees of government organizations. 25 of them were selected based on the principle of theoretical saturation and using purposive sampling. The data collection tools in the qualitative part of the research included a review of theoretical literature and semi-structured interviews, and in the quantitative part, a questionnaire. The validity and reliability of these tools were assessed through content validity, theoretical validity, and inter-rater and intra-rater reliability, using Cohen's Kappa test. Furthermore, the validity and reliability of the questionnaire were confirmed using content validity and test-retest reliability. In the qualitative section, using thematic analysis and coding processes, factors for rebuilding trust in government organizations were identified. Then, in the quantitative section, using the IFCM method, the factors for rebuilding trust in government organizations were prioritized in terms of importance using a fuzzy cognitive map.
Findings: The qualitative findings include identified factors for rebuilding trust, such as: institutionalizing ethical values, proactive reinforcement and punishment mechanisms, standardizing administrative services, creating a space for dialogue, transparency, enhancing management skills, verifying professional qualifications, establishing the rule of law and its requirements, developing a comprehensive responsive system, and strategic intelligence. In the quantitative section, the factors of transparency, creating a space for dialogue, establishing the rule of law and its requirements, institutionalizing ethical values, and strategic intelligence were identified as the most important factors, respectively, in terms of importance.
Conclusion: Attention to the identified factors and their effective implementation can be considered as comprehensive solutions for rebuilding and strengthening trust in government organizations. By adopting an integrated and coordinated approach in this area, it is possible to improve performance and increase the effective participation of employees in organizational processes.
تبلیغات
