چکیده

تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که مرجعیت فرهنگی به واسطه خرده سلبریتی های مجازی و رشد رسانه های اجتماعی در می ان جوان ان در ح ال تغیی ر اس ت و مراجع فرهنگی سنتی مانند گذشته، مرجع جامعه پذیری نیستند و جوانان برای الگوپذیری و سبک جدید و دل خواه خ ود گاه از گروه هایی متغایر با ارزش و هنجارهای جامعه تأثیر می پذیرند. از توضیحات یادشده، این سؤال مح وری اس تنتاج می ش ود که چرا جوانان، گرایش به مراجع فرهنگی متمایز با مراجع فرهنگی پیشینیان دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است. گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد که اشباع نظری یافته ها در شانزدهمین مصاحبه حاصل شد. تحلیل داده ها نیز از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. میدان تحقیق در این پژوهش، جوانان فعال در شبکه های اجتماعی بودند. مشارکت کنندگان به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای رعایت ویژگی های کیفی پژوهش از سه معیار قابل قبول بودن، تأییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. یافته های به دست آمده در شانزده مقوله عمده شامل دسترسی آسان، تنوع محتوا، تأثیرگذاری های اجتماعی، ارتباط مستقیم، تأثیرگذاری های همسالان، تفریح و سرگرمی، تحول در رسانه ها، ارزش های مصنوعی، گسترش ارتباطات اجتماعی، افزایش چشمگیر رسانه های داخلی و خارجی، ناکارآمدی دولت، همرنگی، شکاف نسلی، ایده آل ها و آرزوها، فرار از واقعیت و جذابیت و شهرت ارائه شده است که مقوله اصلی و هسته ای (هسته مرکزی) دلایل اصلی تغییر مرجعیت فرهنگی در میان جوانان با تکیه بر شبکه های اجتماعی هستند. نظریه زمینه ای به دست آمده در قالب یک مدل پارادایمی شامل سه بعد تعاملات، فرایندها و پیامدها ارائه شده است. نتایج پژوهش هم نشان می دهد که تغییر مرجعیت فرهنگی اگر تغییری مثبت و با عقلانیت باشد، باعث پیشرفت جوان و جامعه می شود؛ اما اگر این تغییر، منفی و به خاطر ستیز و مخالفت با نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه باشد، هویت فرد خدشه دار و جامعه به سمت ابتذال و استحاله فرهنگی پرتاب می شود و این یکی از مسائل مهم اجتماعی است.

تبلیغات