بررسی جامعه شناختی کارآفرینی زنان و عوامل مؤثر بر آن در شهر اهواز
آرشیو
چکیده
مقدمه: جهانی شدن تجارت و اقتصاد باعث شده است زنان در دنیای صنعتی معاصر به طور گسترده وارد کار و کارآفرینی شوند. زنان بخش بزرگی از فعالیت های اقتصادی جهان را برعهده دارند و کارآفرینی آنان در حال تبدیل شدن به یک پدیده جهان شمول است. هر چند جامعه ایران از چند دهه پیش، برای رسیدن به یک جامعه پیشرفته صنعتی تلاش های گسترده ای صورت داده و در مواردی به پیشرفت هایی نائل شده است اما کارآفرینی زنان همچنان توسعه نیافته است. سهم زنان در اقتصاد ایران رو به کاهش و این امر در دنیای صنعتی امروز که نیازمند مشارکت اقتصادی زنان است، مشکلات زیادی را در آینده پدید خواهد آورد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه خط مشی های دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی، و عوامل سازمانی با کارآفرینی زنان است.روش: این پژوهش از نوع کمی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، زنان شهر اهواز هستند که کسب وکاری را به طور مستقل یا با شراکت، تأسیس و حداقل یکسال از فعالیت آنها گذشته باشد. از این جامعه آماری، 140 نفر در حوزه های صنعت، کشاورزی، و خدمات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق جهت سنجش خط مشی دولتی، مقیاس استیونسن و لوندرستورم (2001)، فناوری اطلاعات، پرسشنامه اسدی و همکاران (1389)، حمایت سازمانی، مقیاس هورنزبی(1993)، انتظارات نقش خانوادگی، مقیاس کوپلمن و همکاران (1983)، و بالاخره، کارآفرینی، مقیاس کردنائیج (1381) بوده اند. این پرسش نامه ها در شرایط جامعه ایران، هنجاریابی شده اند و محاسبه ضرایب آلفا کرانباخ نشان داد همگی آنان از همسانی درونی بالایی برخوردارند.یافته ها: براساس یافته های توصیفی تحقیق، بیشترین حوزه های کارآفرینی زنان به ترتیب، بخش های خدمات، صنعت و کشاورزی هستند. یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهند، بین متغیرهای خط مشی دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی و حمایت سازمانی با کارآفرینی زنان رابطه معناداری وجود دارد. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند، حمایت سازمانی، انتظارات نقش خانوادگی، خط مشی دولت، و فناوری اطلاعات، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی زنان دارند. این متعیرها قادر هستند در مجموع، 718/0 از تغییرات متغیر وابسته کارآفرینی زنان را تبیین کنند.نتیجه گیری: نتیجه گیری این پژوهش این است که با ایجاد تغییراتی در سیاست ها و خط مشی های دولت، تقویت فناوری اطلاعات، تنظیم انتظارات نقش خانوادگی زنان، و بالاخره، افزایش حمایت سازمانی، می توان کارآفرینی زنان را ارتقا بخشید و به توسعه کارآفرینی آنان کمک نمود. فعالیت های کارآفرینانه زنان در دنیای صنعتی معاصر برای ایجاد اشتغال و کمک به فرآیند توسعه، یک امر حیاتی است و ضرورت دارد موانع آن، شناسایی و برطرف گردند.Sociological Analysis of the Women’s Entrepreneurship and Related Factors in Ahvaz
Introduction: Women in the contemporary industrial world have entered the field of entrepreneurship on a large scale due to the globalization of trade and economy. A large portion of the world's economic activities is controlled by women, and their entrepreneurship is now a global phenomenon. Iranian society has made extensive efforts for several decades to achieve an advanced industrial society with its specific socio-economic requirements and has achieved some progress in some cases but the development of women's entrepreneurship is still limited and facing many challenges. According to evidence, the share of women in the Iranian economy is decreasing, and this will create many problems in the future in today's industrial world, which requires women's economic participation. Therefore, the main purpose of this research is to examine the relationship between government policies, information technology, family role expectations, and organizational factors with women's entrepreneurship.Method: This is a quantitative study conducted using a survey method. The population is comprised of women in Ahvaz who have established and managed a business independently or in partnership and have been active for at least one year. From this population, 140 entrepreneurs in the fields of industry, agriculture, and services were selected using the convenience sampling method. The research instruments included the scales by Stevenson and Lundstrom (2002), Asadi et al. (2010), Hornsby (1993), Kopelman et al. (1983), and finally, Kordnaeij (2002) which were utilized to measure government policy, information technology, organizational support, family role expectations, and entrepreneurship respectively. These questionnaires have been standardized in Iran, and calculation of Cronbach's alpha coefficients showed that they all have high internal consistency.Findings: Based on the descriptive findings, the most common areas of women's entrepreneurship are the service, industry, and agriculture sectors, respectively. The analytical findings indicate that there is a significant relationship between the variables of government policy, information technology, family role expectations, and organizational support with women's entrepreneurship. The findings also reveal that organizational support, family role expectations, government policy, and information technology, respectively, exert the most significant influence on women's entrepreneurship. These variables are able to explain 0.718 of the variances in women's entrepreneurship.Conclusion: This research concludes that by making changes in government policies, strengthening information technology, adjusting expectations of women's family roles, and finally, increasing organizational support, women's entrepreneurship can be promoted and help develop their entrepreneurship. Women's entrepreneurial activities in the contemporary industrial world are crucial for creating employment and contributing to the development process, making it imperative to identify and eliminate its obstacles.
تبلیغات
