علامه طباطبایی، درعلوم گوناگون اسلامی نوآوری هایی داشت از جمله این نوآوریها نظریه ی ادراکات اعتباری است. گرچه قبل از ایشان نیز توسط برخی فیلسوفان مسلمان مطرح است، اما علامه در تفسیرالمیزان و سایر آثار خویش قلمرو آن را از معرفت شناسی به بعد فرهنگی و تربیتی توسعه داد؛ به طوری که این نظریه را می توان به عنوان نظریه ای نوین در صورت بندی دقیق تر ساختار رفتار انسان بیان نمود. علامه با طرح ادراکات اعتباری به عنوان سنخی از ادراکات انسانی نقش عناصری چون نیاز، مقاصد و غایات، و موقعیت جغرافیایی، محیط عمل را در رفتار و کنش های متفاوت انسان دخیل می داند به اعتقاد ایشان باوجود ثابت بودن اصل تربیت، فرایند رشد تربیتی در محیطهای متنوع طبق نظر عقلای جامعه شکل خاصی به خود می گیرد از همین رو این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بحث درباره ی تأثیر و کارکرد تغییر اعتباریات در تفاسیر عصری می پردازد و با هدف تأثیر اعتباریات در تربیت انسان از یک جنبه به این نتیجه می رسد که خداوند متعال با قرار دادن شریعت های گوناگون، زبان و فرهنگ های متنوع، روشهای تربیتی را متناظر با ظرفیت افراد و نیاز جامعه با حفظ اصول پایدار تربیتی از طرق گوناگون مانند عقل و وحی در اختیار بشر قرار می دهد، از همین رو اعتباریات نیز تغییر می کند؛ از جنبه دوم خداوند متعال نظام پاداش های گوناگون را باتوجه به استعداد و موقعیت افراد در نظر می گیرد تا افراد بیشتری در نظام پاداش الهی اهل نجات باشند.