پژوهش حاضر با رویکردی بین رشته ای به بررسی نقش عناصر معماری در داستان های سوررئال بوف کور و شازده احتجاب می پردازد. هریک از عناصر معماری که فضای فیزیکی را شکل می دهند و به تعبیری فضایی محدود به زمان و مکان ایجاد می کنند تعریفی مشخص و کارکردی مختص خود دارند، اما محتوای این عناصر با معنای ضمنی شان فضاهایی ایجاد می کند که به زمان و مکان محدود نیستند. ازآنجا که هدف این پژوهش بررسی تأثیر عناصر معماری در خلق فضای داستان سوررئال است، ابتدا عناصر معماری موجود در داستان ها استخراج شد و با تکیه بر مطالعات تطبیقی، با روش تحلیلی توصیفی معنای آنها فراتر از جنبه ی فیزیکی بررسی و درنهایت نقش آنها در خلق فضای سوررئال این داستان ها آشکار شد. بوف کور را می توان مهم ترین اثر صادق هدایت دانست. عناصر معماری ازجمله خانه راوی و بناهای موجود در داستان نقش بسیار مهمی در فضاسازی داستان دارند. در داستان شازده احتجاب، به واسطه ی یادآوری خاطرات شخصیت اصلی در آخرین شب زندگی اش در اتاق خود، فضایی سوررئال شکل می گیرد. با بررسی عمیق تر، می توان گفت عناصر معماری موجود در اتاق، با حمل مفاهیمی فراتر از خود، نقشی اساسی در بیان احوال شخصی شازده و شناساندن ضعف ها و ترس های او ایفا می کنند.