نگارنده ابتدا به آیاتی از قرآن که در نگاه اول قرآن بسندگی را نشان می دهد پاسخ گفته و نیاز قرآن به تفسیر را در دو صورت ذاتی و عَرَضی در ضمن بیان چند گروه آیات توضیح می دهد. همچنین معانی اصطلاحی تأویل و تفاوت آن با تفسیر را تبیین می کند و نمونه هایی از تأویل صحابه و تابعین را می آورد. در پایان مقاله، نگارنده ممانعت خلفا از تأویل قرآن را با نقل مستنداتی از منابع تاریخ و حدیث، تحلیل می کند.