پیش بینی باور زیباشناسی زنان در هنر بر اساس نیاز به شناخت و سبک های حل مسئله با نقش واسطه ای هوش فرهنگی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بررسی باور زیباشناختی و درک هنری از موضوعات مهم در رشته های هنری محسوب می شود. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه باور زیباشناسی با سبک شناختی حل مسئله و نیاز به شناخت با نقش میانجی هوش فرهنگی در دانشجویان هنر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر هنر دانشگاه های همدان در سال تحصیلی 1399-1400 بود. 377 دانشجو به عنوان نمونه به صورت هدفمند و در دسترس از بین دانشکده ها و گروه های آموزشی و با توجه به طرح پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه های باور زیباشناسی تقی زاده و بابایی (1396)، نیاز به شناخت (کاسیوپو، پتی و کائو 1984(، سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (2013) و هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2003) پاسخ دادند. داده های پژوهش با روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و آماره های کجی و کشیدگی توزیع متغیرها) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با محاسبه پیش فرض های آن) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که باور زیباشناسی با مهارت سازنده حل مسئله، نیاز به شناخت و هوش فرهنگی رابطه مثبت و معناداری دارد. مهارت سازنده حل مسئله و نیاز به شناخت با هوش فرهنگی رابطه مثبت و معناداری دارند. مهارت غیرسازنده حل مسئله با نیاز به شناخت و هوش فرهنگی رابطه منفی و معناداری دارد. باور زیباشناسی با مهارت غیرسازنده حل مسئله رابطه منفی و معناداری داردPrediction of women's aesthetic belief in art based on the need for cognition and problem-solving styles with the mediating role of cultural intelligence
Examining aesthetic belief and artistic understanding is considered one of the important topics in art fields. The purpose of the current research was to investigate the relationship between aesthetic belief and problem-solving cognitive style and the need to recognize the mediating role of cultural intelligence in art students. Therefore, the main question of this research was whether it is possible to develop a model for women's belief in artistic aesthetics based on problem solving styles and the need for recognition through the mediation of cultural intelligence? The research method is descriptive and correlational. The statistical population of this research included all female art students of Hamadan universities in the academic year of 2019-2019. 377 students were selected as a purposeful and available sample from among the faculties and educational groups and according to the research plan, and according to the aesthetic belief questionnaires of Taghizadeh and Babaei (2016), the need to know ( Cacioppo, Petty and Kao (1984), problem-solving styles Cassidy and Long (2013) and cultural intelligence Early and Ang (2003) answered. Research data with descriptive statistics (mean, standard deviation and skewness and skewness statistics) variables) and inferential statistics (Pearson's correlation and path analysis with the calculation of its defaults) were analyzed. The results showed that the conceptual model compiled with the data had a good fit. The results of the structural relationships of the model showed that the aesthetic belief There is a positive and significant relationship with the constructive skill of problem solving, the need for recognition and cultural intelligence. The constructive skill of problem solving and the need for recognition have a positive and significant relationship with cultural intelligence. The non-constructive skill of problem solving has a negative and significant relationship with the need for recognition and cultural intelligence. Aesthetic belief has a negative and significant relationship with non-constructive problem-solving skills.