تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول
آرشیو
چکیده
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر شیراز انجام شد. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول (پایه نهم) ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد آن ها با رجوع به اداره آموزش و پرورش شهر شیراز حدود 1850 نفر برآورد شده است. 60 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم و خودپنداره چن و تامپسون بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن بود که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی، 4/13 درصد واریانس خودپنداره و 9/21 درصد واریانس اهمال کاری دانش آموزان را تبیین می کند. همچنین استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی بر میزان ابعاد خودپنداره (عمومی، آموزشگاهی و غیرآموزشگاهی) و ابعاد اهمال کاری (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف و آماده شدن برای پژوهش) تأثیر معنی دار دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزانی که از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده کرده اند، از لحاظ خودپنداره و اهمال کاری وضع بهتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند.The effect of cognitive and meta-cognitive strategies on self-concept and procrastination of first grade high school students
Introduction: The aim of this study was to investigate the effect of cognitive and metacognitive strategies on self-concept and procrastination of first grade high school students in Shiraz city. research methodology : The research method was experimental with pre-test and post-test design for both experimental and control groups. The statistical population of the present study consisted of all female students of the first grade high school (ninth grade) of District 1 of Shiraz in the academic year 2021-2022, whose number is estimated to be about 1850 by referring to the Education Department of Shiraz city. Sixty students were selected through purposive sampling method. The instruments used in this study were Solomon and Roth Bloom and Chen and Thompson self-concept of academic procrastination questionnaires. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by experts and technicians and the reliability was confirmed by Cronbach's alpha method. Descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (univariate and multivariate analysis of covariance) were used to analyze the data. Findings: The results of the research indicated that the use of cognitive and metacognitive strategies explains 13.4% of the variance of self-concept and 21.9% of the variance of students' procrastination. Also, the use of cognitive and metacognitive strategies has a significant effect on the dimensions of self-concept (general, educational and non-academic) and dimensions of procrastination (preparing for exams, preparing homework and preparing for research). Conclusion: The results indicated that the students who used cognitive and metacognitive strategies were better than other students in terms of self-concept and procrastination.