بررسی رفتار مصرفی کالاهای اساسی بخش کشاورزی با لحاظ متغیرهای اجتماعی خانوار (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
وجود نوسان های قیمتی و کاهش تولید در بخش کشاورزی امکان به خطر افتادن امنیت غذایی و سلامت جامعه و نارضایتی عمومی را دوچندان می کند؛ از این رو، تنظیم بازار این محصولات از مهم ترین دغدغه های سیاستگذاران بخش کشاورزی است. این مهم زمانی میسر خواهد بود که سیاست گذار، عوامل مؤثر بر تقاضا و حساسیت قیمتی خانوارها را به خوبی درک کند. در پژوهش حاضر، به منظور تخمین تقاضا، ضمن لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی، از یک نظام تقاضای تقریباً ایده آل با شاخص قیمت غیرخطی ترانسلوگ و رهیافت حداکثر آنتروپی تعمیم یافته استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش بعد خانوار، مصرف برنج و غلات، تخم مرغ، روغن و شیر توسط خانوارها افزایش می یابد. همچنین، کشش های غیرجبرانی نشان دادند که تمامی کالاهای مورد بررسی در پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت راهبردی آنها، کم کشش و البته، کالای ضروری به شمار میروند؛ کمترین کشش مربوط به گروه برنج و غلات و بیشترین کشش مربوط به گروه گوشت قرمز است. با توجه به ضروری بودن گروه کالاهای مورد بررسی، داشتن چشم انداز بلندمدت برای تأمین کالاهایی مثل برنج و غلات و انواع گوشت که مهم ترین منابع کسب کالری و پروتئین محسوب می شوند، باید در دستور کار سیاستگذران قرار گیرد، به گونه ای که تولیدکنندگان در برابر نوسان های ناگهانی بازار محافظت شوند.Investigating the Consumption Behavior of Strategic Commodities in Agriculture Sector Including Demographic Variables Using GME Approach
The price fluctuations and reduction of production in the agricultural sector tend to double the possibility of jeopardizing food security and community health and public dissatisfaction; therefore, regulating the market of these products is one of the most important concerns of policymakers in the agricultural sector, which will be possible when the policymaker understands well the factors affecting the demand and price sensitivity of households. In this study, in order to estimate the demand, while taking into account the demographic variables, an Almost Ideal Demand System (AIDS) with the translog nonlinear price index and the Generalized Maximum Entropy (GME) approach was used. The results showed that with the increase in the size of a household, the consumption of rice and cereals, eggs, oil and milk by the household would increase. Also, non-compensatory elasticity showed that all the communities examined in the current research, due to their strategic nature, were of low-elasticity and, of course, they were essential communities; the lowest elasticity was related to the rice and cereal group and the highest elasticity was related to the red meat group. Considering the necessity of the examined group of communities, having a long-term vision for supplying communities such as rice, grains and types of meat, which are considered as the most important sources of calories and protein, should be on the policymakers' agenda, so that the producers are protected against sudden fluctuations in the market.