آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

برای رسیدن به حقیقت حقه هستی و جاودانگی، انسان باید فانی شود تا بقا یابد. انسان باید خویشتن خویش را نابود کرده تا بتواند به خویشتن حقیقی دست یابد که آن جز ذات باقی حق نیست.  در این مرحله انسان اثری از خود نمی بیند، به هر چه می نگرد اوست. منیّتی نیست تا اظهار وجود نماید. فنا اقسام مختلفی دارد ولی مهمترین مراتب فنا از میان این اقسام، سه نوع افعالی، صفاتی و ذاتی است؛ البته در تمامی مراتب فنا گونه ای بقا هست. انسان فانی به چنان معرفتی می رسد که هیچ حجابی برایش باقی نمی ماند و تمام حقایق را آن گونه که هست درمی یابد. و در نهایت به این معرفت می رسد که هیچ موجودی از خود استقلالی ندارد و همه فانی در ذات حق هستند.

From Self-Mortality to Eternity in God

To achieve the reality of existence and eternity, mankind should be mortal. Man should perish his entity to be able to gain his real self that is nothing but the everlasting Almighty. At this stage, man can not find any trace of himself and whatever is looked upon is only God. There is no desire to be manifested. Mortality is of several kinds but the most significant hierarchy of which includes operational, characteristic, and instinctive kind. Of course, in the overall stages, mortality is a category of survival. The mortal man achieves that knowledge which there wouldn't be any veil against him and that he perceives truths in their true formats. And in the end, he achieves the knowledge which finds out there is no entity to have independence and that everyone is mortal.

تبلیغات