دیدگاه معرفت شناختی فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی در باب کلی ها (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
با وجود اختلاف فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی در بسیاری از مسائل، دیدگاه آن ها در باب مسئله کلی ها مشابهت و همگرایی زیادی دارد، هرچند تفاوت های مهمی نیز در میان هست. در این مقاله موضع آنان رادر قبال مسئله کلی ها از منظر معرفت شناختی بررسی کرده ایم. در این زمینه نیز پیامدهای آن را در عرصه آگاهی بخشی و معرفت زایی هدف قرار داده ایم. برای رسیدن به این هدف چگونگی و چرایی معرفت بخشی کلی ها، اقسام کلی ها، تعقل کلی، کلی یا جزئی بودن صورت های عقلی، تجرد مفاهیم کلی و تجرید آن ها بررسی شده است. مجموع این مباحث نشان می دهد که هر دو اندیشمند یادشده قائل به عقل گرایی حداکثری هستند که جا را برای دیگر انواع معرفت تنگ می کند. یکی از پیامدهای این بینش بی توجهی به علوم طبیعی و دانش های تجربی است. از این رو، برای شکل گیری علوم جدید و اقبال به آن ها و جدی گرفتن شان لازم است که در مسئله کلی ها تجدید نظر شود.The Epistemological Perspectives of Fakhr al- Din al-Razi and Khajeh Nasir al-Din al-Tusi on Universals
Fakhr al-Din al-Razi and Khajeh Nasir al-Din al-Tusi share some resemblances and convergences in their doctrines concerning the problem of universals. However, there are significant differences as well. This article aims to examine their epistemological approaches to the issue of universals. In order to achieve this goal, several topics must be explored, including the cognitive status of universals, different types of universals, the process of intellection of universals, and the non-corporeal nature of universals and their abstraction. A notable aspect is the maximal rationalism exhibited by both thinkers, which emphasizes rational (universal) knowledge and, consequently, downplays the significance of empirical and natural sciences. To revitalize and shape modern science, a reevaluation of the problem of universals becomes necessary.