آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

به رغم به حاشیه رانده شدن زنان، سایه آنان در متون کهن باقی است. هدف این مقاله، بازنمایی نقش زن و نشانه های کنشگری او در سه حکایت از مرزبان نامه برمبنای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، با تکیه بر نظریه فرکلاف، و یافتن پاسخ این پرسش است که آیا زنان، با توجه به حاکمیت مردسالارانه در جامعه، وضع موجود را پذیرفته اند، یا به نحوی آن را به نفع خود تغییر داده اند. اگر چنین است، چگونه این مهم را انجام می دهند و مؤلفه های این کنشگری چیست. در پژوهش حاضر، مرزبان نامه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده، و نشانه های قدرت زن و چگونگی عاملیت او بازنمایی شده است. نتایج نشان داد که با توجه به اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در زمان نگارش کتاب، زن در این حکایت ها به نوعی از قدرت نهفته دسترسی دارد و با حضور فعال، نقش تأثیرگذاری در روند حکایت ایفا می کند. زنان در مرزبان نامه، اغلب، با نماد تدبیر، حکمت و اخلاق، کنشگرانه نقش ایفا می کنند. اگرچه در این اثر، با توجه به اوضاع اجتماعی زمان تألیف یا بازنویسی، نابرابری قدرت میان زنان و مردان مشهود است، زنان درقالب فرمانروایان خاموش از قدرت برخوردارند و نقش فاعلی آنها در شکل گیری روند داستان مشهود است. درمجموع، در این حکایت ها نشانه های فراوانی از قدرت و عاملیت زن، ازجمله داشتن حق انتخاب، تدبیر و قدرت تصمیم گیری به دست آمد.

تبلیغات