چکیده

در اندیشه سهروردی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال اشاره دارد؛ پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. الگوهای زیبای یشناختی که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی م یکند، به خیال باز م یگردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی و قوای انسانی و مظهر دانستنِ قوه متخیّله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می توان معیاری برای کشف ریشه های متعالی هنر اسلامی معرفی کرد. اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، ایفای نقش م یکرد؛ هیچ یک از انحاء هنر صورت نم یبست؛ هیچ اثر هنری شکل نم یگرفت و دیگر زبان، دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی آمد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که قوه خیال چه نقشی در خلق اثر موسیقایی ایفا می نماید. روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی- نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بود و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد هاند. نتایج تحقیق نشان م یدهد در نظام فلسفی سهروردی، خیال، وسیله ای برای تبیین مباحث هنر و زیبایی شناسی است و آهنگسازان نیز در خلق آثار خود از خیال بهره برد هاند و در این مرحله، هنرمند سالک به مقام که همان قدرت خلق صور معلقه و محاکات زیبایی های عالم، اعم از اصوات دلنشین و کشف نغمات این عالم » کُن « رسیده است.

تبلیغات