دلزدگی زناشویی یکی از عوامل موثر در طلاق می باشد. از آنجایی که طلاق می تواند بر افراد خانواده و به تبع جامعه تأثیرات منفی بگذارد، در این پژوهش به بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی در دلزدگی زناشویی معلمان متاهل پرداخته شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متأهل شهر رشت در سال 1398 بود که 230 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، مقیاس ناگویی هیجانی و پرسشنامه دلزدگی زناشویی استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین ابعاد بریدگی و طرد، محدودیت های مختل، گوش بزنگی و ناگویی خلقی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین حدود 51/0 واریانس دلزدگی زناشویی به وسیله متغیرهای طرد و بریدگی، ناگویی هیجانی، دشواری در توصیف احساسات، گوش بزنگی بیش از حد و دشواری در شناسایی احساسات پیش بینی می گردد. با توجه به اهمیت بهداشت خانواده به مشاوران، مددکاران، روانپزشکان و سایر مسئولان پیشنهاد می گردد اقدام به برگزاری کارگاه ها و سمینارهایی جهت ارتقا دانش زوجین نمایند.