آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷

چکیده

مدیریت روستایی را می توان برنامه ریزی برای روستا، سازمان دهی، اقدام توسعه ای و هماهنگی و نظارت بر کارهای انجام شده دانست. بررسی و شناخت نیازها، کمبودها و نارسایی های روستاییان، اقدام برای مشارکت مردم در انجام امور اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و ... نیز بر عهده مدیران روستایی است. شهرستان سامان با وجود توانمندی های گسترده (طبیعی و انسانی) اما با مشکلات عدیده توسعه نیافتگی روستایی مواجه است و شاید بتوان آن را در شیوه مدیریت یافت. بنابراین هدف پژوهش، بررسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. جامعه آماری شامل روستائیان شهرستان سامان بوده و برای تعیین حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای پنج روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 368 نفر از اهالی این روستاها جهت تکمیل پرسشنامه به روش تصادفی ساده انتخاب و تکمیل پرسشنامه صورت پذیرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss24 تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج آزمون رگرسیون خطی نشان داد که عامل اقتصادی به تنهایی47 % ناکارآمدی مدیریت روستایی را تبیین می کند. نتایج آزمون T نیز نشان داد بُعد اجتماعی- فرهنگی(با میانگین 21/3)، بُعد اقتصادی(با میانگین 18/3) و بُعد محیطی–کالبدی (با میانگین 16/3) «تأثیرزیاد» بر ناکارآمدی مدیران روستایی داشته اند. همچنین نتایج نشان داد مهم ترین عامل در بُعد اقتصادی مشکلات بودجه ای در سطح کلان، در بُعد اجتماعی – فرهنگی، عامل قومیت گرایی و اشکالات ساختاری انتخابات و در بُعد محیطی عدم توجه به محیط زیست و ناآگاهی به مسائل مربوطه بوده اند. بعلاوه نتایج نشان از تفاوت های مکانی در ابعاد مورد بررسی دارد.  

تبلیغات