آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

هدف: هزینه سرمایه سهام عادی، به حداقل نرخ بازده مورد انتظار گفته می شود و یکی از ابزارهای بسیار مهم در بسیاری از تصمیم گیری های مالی و مدیریتی است که از عوامل متعددی نظیر نقدینگی، اهرم مالی، جریان نقد عملیاتی، اندازه شرکت و سودآوری متأثر می شود. پیامد ابهام اطلاعاتی موجب می شود که ریسک سرمایه گذاری و به دنبال آن، هزینه سهام عادی افزایش یابد و همچنین افزایش ارتباط ارزشی سود موجب می شود که ریسک و به تبع آن، هزینه سهام عادی کاهش یابد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه آزمون تجربی مقایسه کارایی مدل های هزینه سهام عادی تحت تأثیر ابهام اطلاعاتی و ارتباط ارزشی سود است.  روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های 104 شرکت نمونه، در بازه زمانی 7 ساله از 1391 تا 1397 جمع آوری شد و به شیوه تحلیل توصیفی با اجرای آزمون تحلیل پوششی داده ها و آزمون کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند. برای مقایسه کارایی از مدل های رشد گوردون و اولسون جونتر استفاده شد. یافته ها: با در نظر گرفتن نتایج آزمون ها و مقایسه توان تبیین کنندگی و دقت هریک از مدل ها، می توان گفت که دو مدل اولسون جونتر و گوردون در سطوح اطمینان مختلف از اعتبار مناسب و اتکاپذیری برخوردارند و از لحاظ مقایسه ای تفاوت معناداری بین این دو مدل وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، در شرایط پرریسک وکم ریسک مدل اولسون جونتر در مقایسه با مدل رشد گوردون کارایی بیشتری دارد و هزینه سهام عادی برآوردشده از این مدل برای تصمیم گیری از طریق مصون سازی پرتفوی از زیان های احتمالی سودمند است.

تبلیغات