آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

فرهنگ یا «سنت سفالی دالما»، همچون بسیاری از سنت ها و فرهنگ های پیش ازتاریخِ دیگر در فلات ایران، بیش از هر چیز، با مجموعه سفالی آن شناخته می شود. برای اولین بار سنت سفالی دالما پس از شناسایی و معرفی آن از خود تپه دالما، در تپه B سه گابی تعیین هویت و شاخصه های آن معرفی شد. اصلی ترین ویژگی این سنت سفالی، یک دستی چشمگیر آن در منطقه زاگرس مرکزی و شمالی است. شواهد باستان شناختی گویای آن است که این یک دستی، نشانگر ارتباط فرهنگیِ محسوسی بین ساکنان دشت های میان کوهی زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی طی هزاره پنجم ق م است. طی دو دهه اخیر با پژوهش های میدانی در زاگرس مرکزی و جنوب دریاچه ارومیه با وجود اینکه شواهد بیشتری مبنی بر یکدستی فرهنگیِ این دو منطقه به دست آمده، ولی تفاوت هایی درون-منطقه ای نیز آشکار شده که تعیین آن ها می تواند در تعریف زیرحوزه های فرهنگی این سنت سفالی کارساز باشد. در کاوش محوطه نادعلی بیگِ سنقر و کلیایی شواهد سفالی بیشتری از تفاوت ها و شباهت های درون منطقه ای سنت سفالی دالما آشکار شد. اهمیت مجموعه سفالیِ نادعلی بیگ در مطالعات سنت سفالی دالما از این نظر است که برای اولین بار جایگاه گاه شناختیِ مطلقِ گونه های مختلف سفال دالما بر اساس هفت نمونه تاریخ رادیوکربن از این محوطه، قابل تعریف خواهد بود. بر اساس این تاریخ ها، می توان زمان پیدایی و ناپدید شدن گونه های مختلف سفال دالمایی را مشخص کرد و مبنایی برای تعیین بازه زمانی دیگر مجموعه های سفال دالمایی به دست داد. نتیجه کلی این پژوهش، که بر اساس تحلیل گونه شناختی سفال تک رنگ منقوش دالما به دست آمده، نشان می دهد که حوزه جغرافیایی بزرگی که سنت سفالی دالما در آن رایج بوده را می توان به دست کم چهار زیرحوزه زاگرس شمالی/ جنوب دریاچه ارومیه، کردستان، بیجار و ناحیه کنگاور یا شرق زاگرس مرکزی تقسیم کرد. همچنین، بر اساس توالی گاه شناختیِ مطلق مجموعه سفالی نادعلی بیگ، محدوده ای زمانی برای سفال تک رنگ منقوش دالما در این زیرحوزه ها پیشنهاد شده است.

تبلیغات