پرسش اصلی پیش رو در این مقاله این است که آیا تقدیم دادخواست صرفاً یکی از مقدمات اقامه دعوی و برقراری رابطه حقوقی دادرسی است یا سبب تامه آن و درنتیجه با تحقق آن، رابطه دادرسی نیز خودبه خود و تمام و کمال میان طرفین دعوی برقرار می شود؟ این مسئله ازجمله مسائلی است که در حقوق ایران پاسخ درخوری نیافته است. قوانین موضوعه ایران ازجمله ماده 48 ق.آ.د.م پاسخی قاطع برای این پرسش ندارد. در حقوق فرانسه، رویه قضایی تلاش کرده با تفسیر قوانین موضوعه، مقررات ناهماهنگ قانونی را در رابطه با آثار ابلاغ دادخواست به خوانده و ثبت ابلاغیه دادخواست در دفتر دادگاه، به نوعی سازش رساند. یکی از تفاسیری که نخست در دکترین این کشور مطرح شد و سپس به رویه قضایی نیز راه یافت، تفکیک آثار ماهوی و آیینی برقراری رابطه حقوقی دادرسی است. یکی از یافته های این مقاله این است که در حقوق ایران دلایلی وجود دارد که باعث می شود در به بار آمدن آثار آیینی رابطه حقوقی دادرسی، به صرف تقدیم دادخواست به دادگاه، تردید ایجاد شود.