تغییرات محسوس در نقش ها و تکالیف و انتظارات افراد در خانواده ها نشانگر این است که ورود رسانه ها انتظارات نقش ها را در خانواده دگرگون نموده است. دراین راستا هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط فضای مجازی با طلاق عاطفی همسران در بین خانواده های منطقه 8 شهر تهران می باشد. روش پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تعهد و صمیمیت بروک و برتمن (1995)، پرسشنامه رضایت جنسی هادسون و پرسشنامه محقق ساخته فضای مجازی است. بر اساس فرمول کوکران از جامعه 377806 نفری زنان و مردان متاهل ساکن در منطقه 8 تهران، 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داده است که، 96 درصد از همسران از فضای مجازی استفاده می کنند و میزان طلاق عاطفی در حد متوسط است. همچنین نتایج نشان داده است که بین استفاده از فضای مجازی و طلاق عاطفی همسران (119/0-)، بین فضای مجازی و صمیمیت همسران (327/0-)، و بین فضای مجازی و رضایت جنسی زوجین (178/0-) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در حالی که بین استفاده از فضای مجازی و تعهد همسران رابطه معناداری مشاهده نشده است. همچنین بین نوع عضویت در فضای مجازی و طلاق عاطفی، و نوع سرگرمی و استفاده از فضای مجازی و طلاق عاطفی همسران رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.