آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

خداوند مبدأ آفرینش، علیم، قادر و بینهایت است. نفس الهی دو ارادۀ تکوینی و تشریعی دار د . حاصل ارادۀ تکوینی، خلق و حاصل ارادۀ تشریعی، حکم است. هر یک از دو اراده به معنایی تعلق م یگیرد، آن معنایی که متعلق حکم قرار گرفته بهجهت قانونمندی اشیاء و افعال انسان تعیینکننده است که خداوند چهچیزی را متعلق حکم وضعی و چه فعلی را متعلق حکم تکلیفی قرار داده است. حکم وضعی، بیان اوضاع اعتباری اشیاء از دیدگاه قانونمندی الهی م یکند و حکم تکلیفی، به ترخیص فعلها و ترک فعلهای انسان مکلف یا الزام و رجحان آنها میپردازد اما همۀ احکام وضعی و تکلیفی که از ار ادۀ تشریعی نشئت میگیرد به معنایی تعلق میگیرد که این معنا به چهار صورت تصور م یشود: اول؛ آنکه معنای لغوی باشد که به لغت و زبان هر قوم و جامعهای اختصاص دارد. دوم؛ معنای اصطلاحی عرفی است که علاوه بر معنای لغوی، آن را عرف وضع میکند. سوم؛ معنای اصطلاحی عرفی است که شارع آن را تغییر میدهد. چهارم؛ معنای اصطلاحی شرعی است که شارع آن را انشا و ایجاد میکند. رابطۀ معانی در تصور، تباین است و هیچ معنایی معنای دیگری را برنمیتابد و بر اساس تحلیل معنای متعلق حکم وضعی و تکلیفی احکام و مراد الهی شناخته میشود که به چه چیزی و به چه فعلی تعلق گرفته است .

تبلیغات