بحث درباره مختصات سبک زندگی اسلامی، در دو سطح «انتزاعی یا اصول سبک زندگی» و سطح «انضمامی یا سویه مشهود سبک زندگی» قابل طرح است. بُعد مشهود سبک زندگی، ناظر به معرف های عینی و انضمامی است که در کنش ها و تعاملات روزمره انعکاس دارند و قابل سنجش و اندازه گیری اند؛ اما اصول سبک زندگی، به معیار های کلان و انتزاعی تر اشاره دارد که در مجموع، کلیت حیات و زیست جهان مؤمنانه یا الحادی را معین می کنند. در حقیقت، آنچه سبک زندگی اسلامی را از دیگر سبک ها و شیوه های زندگی متمایز می سازد، اصول بنیادینی است که به تعبیر قرآن، سپهر «حیات طیبه» را شکل می دهند. بنابراین، پرسش مهمی مطرح می شود، مبنی بر اینکه اصول بنیادین حاکم بر سبک زندگی اسلامی کدام اند. در این پژوهش که با هدف بررسی اصول سبک زندگی قرآن، و با استفاده از ظرفیت روش های توصیفی تحلیلی سامان یافت، این نتیجه حاصل شد که جریان یابی اصول بنیادین در واقعیت زندگی روزمره، شیوه زیستِ مؤمنانه را به صورتی متفاوت از دیگر سبک های زندگی رایج متأثر می کند؛ چراکه اگر انقطاع از عالم قدسی، غلبه هوس بر عقل، احساس خودمختاری کاذب، فرم گرایی افراطی و شکاکیت فراگیر، در کانون اندیشه و سبک زندگی غربی جای گرفته باشد، حضور همه جایی خداوند، توحیدمحوری، شریعت به مثابه چهارچوب انتخاب ها، خودشناسی یا شناخت درست انسان و جهان، فطرت مداری و التزام به قوانین برخاسته از آنها، اساس سبک زندگی اسلامی را شکل می دهد.