بروز تعارض در رابطه زناشویی اجتناب ناپذیر است؛ با این حال، وجود احساسات مثبت به زندگی زناشویی کمک می کند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، مقایسه میزان تأثیر درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر احساسات مثبت نسبت به همسر و تعارضات زناشویی در زنان متأهل بود. پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 60 نفر (در سه گروه 20 نفره) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس های مثبت و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی بود. جلسات درمان مثبت نگر شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل چان و کافمن و سیلبرمن بود و جلسات معنادرمانی شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل اسچلنبرگ و همکاران بودند. گروه گواه در مدت اجرای پژوهش هیج مداخله ای دریافت نکردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. درباره تعارضات زناشویی نتایج نشان دادند درمان مثبت نگر فقط بر مؤلفه افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و معنادرمانی بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جداکردن امور مالی از یکدیگر تأثیر معناداری دارد و گروه معنا درمانی در مقایسه با گروه درمان مثبت نگر به صورت معناداری بر مؤلفه کاهش همکاری اثربخشی بالاتر دارد. اگرچه هر دو مداخله بر احساسات مثبت نسبت به همسر تأثیر معنی داری داشتند، اثربخشی معنادرمانی در مقایسه با درمان مثبت نگر در بهبود احساسات مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل بیشتر بود.