نزاهت بیان به معنای پیراسته بودن واژگان از بدزبانی و سخن ناهنجار است که شنیدن آن باعث آزردگی خاطر مخاطب می شود. آنچه در بین علما و مفسران رایج است این است که خداوند والاترین محتوا را با الفاظی زیبا و جذاب در قرآن بیان کرده تا جایی که حتی در بیان ناگوارترین مطالب، در عین صراحت ورسایی با رعایت تمام موازین ادبی و اخلاقی، پیام خود را ارائه داده و از نزاهت دور نمانده است. اما شاهد آیاتی در قرآن هستیم که در ظاهر امر و مطابق با ادبیات عرب و فهم کاربران، در آن ها نزاهت رعایت نشده و در گام اول چنین به نظر می رسد که این مفردات قرآنی حاوی نوعی توهین و تخریب است. مقاله حاضر با روش توصیفی و کتابخانه ابتدا نظر مخالفان عدم نزاهت بیانی و استدلالات آنها را بررسی و نقد می کند و سپس با گردآوری نظر مفسرانی که این الفاظ را دال بر تحقیر و توهین می دانند و نقد و بررسی دلایل آنها به این نتیجه می رسد که، با در نظر گرفتن تمام استدلالات و توجیهات مفسران و فارغ از پرداختن به ماهیت، صفات و ویژگیهای مخاطبان و استحقاق آنان برای چنین کاربری، و با توجه صرف به گوینده و کاربر این الفاظ یعنی خداوند متعال که مجمع اتم و اکمل صفات جلالیه و جمالیه است، چنین برداشت می شود که نفس چنین کاربری از جانب ذات اقدس الهی دلالت بر ترجیح و اولویت «صراحت بیان» در مقابل «نزاهت بیانی» است.