هدف ازپژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب برخودکارآمدی، جهت گیری هدف و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان بناب بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دختر پایه نهم شهر بناب در سال تحصیلی 96-1395 بودند.نمونه شامل 30 دانش آموزبودکه به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب وبه صورت تصادفی دردوگروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15نفر) گمارده شدند. ابزار جمع آوری داه ها پرسشنامه های انگیزش تحصیلی والرندو همکاران،جهت گیری هدف الیوت ومک گریگور و خودکارآمدی مک ایلروری و بانتینگ بود.که تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون آن راتکمیل کردند، سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش های تئوری انتخاب قرار گرفتند و گروه دوم )کنترل) نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند و در نهایت، پس آزمون از تمام گروه های گروه آزمایش وکنترل گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاکی ازافزایش خودکارآمدی، جهت گیری هدف و انگیزش تحصیلی دانش آموزان در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون بود از آن جایی که اجرای برنامه آموزش تئوری انتخاب منجر افزایش خودکارآمدی، جهت گیری و انگیزش تحصیلی دانش آموزان می شود. از این برنامه می توان به عنوان برنامه ای مفید وموثردر مدارس برای دانش آموزان استفاده کرد. .