آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

اگرچه ایده تناظر حاصل یافته های فیلسوفان باستان است،اما در دنیای علم برای نخستین بار، مالداسنای فیزیکدان در سال 1997این ایده را مطرح کرده است. مطابق ایده مذکور،اگر فیزیک عالم ما هولوگرام (جهان سایه ای) باشد، مجموعه ای دیگر از قوانین فیزیکی روی مرز جهان ما وجود خواهند داشت که با فیزیک توصیف کننده جهان ما، متناظر است. این نوشتار به تحلیل تناظر در اشعار عطار و مقایسه آن با نظریّات فیلسوفان، عارفان و دانشمندان پرداخته و سپس نوآوری عطار را در این زمینه مورد تحلیل قرار داده است. این مقاله در نظر دارد تا ضمن تحلیل ایده تناظر در اشعار عطار، از منظر ارتباط آن با آموزه های عرفانی شاعر، به بررسی سیر تکاملی آن تا دنیای علم بپردازد. مطابق نتایج،تناظر در اشعار عطار (دیوان و منطق الطیر)بعنوان یکی از اندیشه های محوری مطرح شده است.تا قبل از عطار، تناظر تنها در قالب تمثیل اندام وارگی جهان مطرح بوده است، اما وی برای نخستین بار در دنیای شعر عرفانی از تناظر "ذره و خورشید"و"ذره و عالم"تمثیلی علمی ادبی خلق کرده تا زمینه را برای تناظر جهان صغیر با جهان کبیر در قالب تناظر سی مرغ با سیمرغ تسهیل نماید. تمثیلی که بعدها مورد استفاده فیزیکدانان در تناظر جهان میکروسکوپی با جهان ماکروسکوپی قرار گرفت. چون وجود مثالی عیناً در جهان سایه ای تحقق نمی یابد، عطار برای تبیین این امر از واژگان سی مرغ و سیمرغ استفاده نموده تا بیان نماید که دو امر متناظر لزوما عین همدیگر نیستند؛ زیرا مطابق اندیشه فیزیکدانان در ابعاد و مطابق اندیشه عطار در جوهر متفاوتند. 

تبلیغات