این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر برنامه های درسی دوره کارشناسی آموزش ابتدایی بر تقویت بعد عاطفی رفتار دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران انجام گرفته است. روش مطالعه تحقیق توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دوره کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 253 نفر بود که تا سال 86-85 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آن نیز بر اساس جدول مورگان (Morgan) به تعداد 153 نفر تعیین گردید که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته پاسخ تحقیق ساخته است که با توجه به فرضیه ها و به شیوه مقیاس لیکرت انجام می شود. توزیع این پرسشنامه پس از تعیین روایی و اعتبار میان نمونه آماری انجام شده است. در پایان به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و جداول آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی نیز با توجه به ترتیبی بودن مقیاس اندازه گیری و به منظور مقایسه بین اثربخشی برنامه های درسی آموزش ابتدایی دانشجویان سال های مختلف تحصیلی با فرضیه ها از آزمون خی دو (chi – square) استفاده شد. این فعالیت ها با بهره گیری از نرم افزار spss صورت گرفت و نتایج بدست آمده نشان می دهد برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی در برقراری ارتباط محبت آمیز، تشویق در کشف خلاقیت و نوآوری ذهنی، شناسایی نیازهای روحی و روانی و علاقه آنها نسبت به به کارگیری زبان فارسی با کودکان در این دوره به طور مشابه و یکسان در سال های تحصیلی مختلف تأثیرگذار بوده است.