آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

ٍٍإنَّ الَّذینَ کَذَّبوا بِآیاتِن واسْتَکْبَروا عَنْها لاَ تُفتَّحُ لَهُم أبْوابُ السَّماء وَ لا یدْخُلُونَ الجَنَّةَ، حَتّی یلِجَ اْلجَمَلُ فی سَمِّ الخیاط وَ کَذلِک نَجْزی المُجرمینَ.1
هرگز در های آسمان به روی آنان‌که آیات ما را از روی کبر و غرور تکذیب کردند،گشوده نخواهد شدو هرگز به بهشت در نخواهند آمد،مگر آن‌که شتر از سوراخ سوزن بگذرد! و این‌گونه متکبران را به کیفر نخوتشان برسانیم.
مَلَک در سجـده آدم زمین بوس تو نیت کـرد
که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
«بهشت»، رؤیایی ترین اقلیم هستی است که خدا، آن را برای انسان آفرید.«بهشت»، بزرگ‌ترین، زیباترین و با شکوه‌ترین هدیه‌ی خدا به انسان است.«بهشت»، جادویی‌ترین سرزمین است و جادویی‌ترین چشم‌ها، چشمه‌ها، کاخ‌ها و باغ‌ها و دل‌انگیزترین زندگی‌ها و شادکامی ها در آن وجود دارد.
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکر خای تو خوش
«بهشت» منتهای آرزوی خردمندان و دانشوران است و خداوند، آن را سرای پارسایان و نیکان و شایستگان و پری چهرگان قرار داده است:«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود.»
حرمان از بهشت
هیچ زیان و خسارت و سیه رویی‌بالاتر از حرمان از بهشت نیست؛چه این‌که خداوند، انسان را برای بهشت آفریده است نه کم‌تر از آن. البته کم نیستند ابلهان و بی‌خردانی که ا ین کالای‌گران ‌بها را به هیچ می‌فروشند و به قماری پوچ ازدست می‌دهند و در قیامت،انگشت حسرت می‌گزند. متکبران بی‌دین و مستکبران بی‌عقل در شمار همین بیچارگانند. قرآن کریم با صراحت به آنان هشدار می‌دهد که با رفتار ناپسندشان، آب در هاون می‌کوبند و عمر و عقل و عشق و دین و نان و بهشت را از دست می‌دهند:إنَّ الَّذین کَذَّبوا بِآیاتِنا و اسْتَکْبَروا عَنْها لا تُفَتَّح لَهُمْ أبْوابُ السّماء و لا یدخلون الجنة،حتی یلِج الجمل فی سَمِّ الخیاط. متکبّران سرکشی که از روی کبر و نخوت، سر بر آستان ما فرود نمی‌آورند و به آیات ما گردن نمی‌نهند، بلکه به تمسخر و تکذیب آن می‌پردازند، بدانند که نه دری از درهای آسمان به روی آنان باز خواهد شد و نه بهشتی به روی آنان لبخند خواهد زد، مگر آن‌که شتر از سوراخ سوزن رد شود! [و چه خیال و آرزوی ابلهانه‌ای!]
شتر و سوزن و بهشت
تشبیه گردن‌فرازان ابله به شتر و تمثیل حکایت آنان در دست‌یابی به بهشت و عزّت و تشبیه کام‌یابی به گذر شتر از سوراخ سوزن،برای تفهیم چند نکته زیراست:
1.تمسخر و تحقیر متکبران:
متکبران سبک مغز که با دیده‌ی تمسخر و تحقیر به آیات الهی می‌نگرند و به آن ها بی‌اعتنا هستند، گمان می‌کنند که همای خوشبختی را به چنگ آورده‌اند. قرآن کریم در این تمثیل به این گروه گوشزد می‌کند که حکایت کردار و اندیشه‌ی آنان حکایت آن شتر ابلهی است که بخواهد از سوراخ سوزنی بگذرد. به قول حضرت عطار:
شنیدم من که موشی در بیابان
مگر دید اشتری را در بیابان
مهارش سخت بگرفت و دوان شد
که تا اشتر به آسانی روان شد
چو آوردش به سوراخی که بودش
نبودش جای آن اشتر ،چه سودش!
بدو گفت اشتر: ای گم کرده راهت!
من اینک آمدم کو جایگاهت؟
کجا آیم دروغ ای تنگ روزن!
چو من اشتر بدین سوراخ سوزن؟
چه احمقند این گردن فرازان که شعاع فکرو معرفت و بینش و عملشان از سوراخ سوزنی بیش نیست،ولی هم‌چنان قصد دارند از این روزن ،به قلّه کام‌یابی و خوشبختی سفر کنند!!
2.محرومیت از بهشت و زندگی رؤیایی بهشتی:
تشبیه ورود کافران متکبر به بهشت به گذر شتر از روزن سوزن کنایه از محال بودن و نامعقول بودن چنین واقعه و حادثه‌ای است.
تو می‌خواهی به زاری و به زوری
که آید پیل در سوراخ موری!
«تعلیق به محال» تقریباً در تمامی زبان‌‌ها و فرهنگ‌ها رایج است.در ادبیات فارسی نیز با تعبیرهایی چون :گذر فیل از سوراخ مورچه، گذشتن شتر از سوراخ موش، تخم گذاری خروس، دیدن پشت گوش، سفید شدن زغال و مانند آن روبه‌رو هستیم که تمام این کنایه‌ها از ممکن نبودن تحقق چنین اموری حکایت می‌کند.
اگر برون شود ای شاه اشتر از سوزن
شود مقابل تو چرخ در توانایی!
3. فضیلت فروتنی و رذیلت نخوت و کبر:
کبرو غرور زشت ترین خصیصه‌ی اخلاقی است که انسان را از چشم خدا و فرشتگان و مردم می‌اندازد.
از تواضع گرامیت سازند
وز تکبر به خاکت اندازند
ابلیس، بازی خورده و بیچاره شده‌ی همین صفت نکبت زا است. او با تکبر در مقابل خدا و خلیفه‌ی الهی، خود رابه خشم خداوندگرفتار ساخت و برای همیشه از سعادت و رحمت و بهشت جاویدان رانده شد.
تکبر،غرازیل2 را خوار کرد
به زندان لعنت گرفتار کرد
متکبران تهی‌مغز نیز با تکبر در مقابل حق و آیات الهی، همواره بر طبل شیطان می‌کوبند و مسیر جهنم و بیچارگی را بر می‌گزینند؛ غافل از آن‌ که کبریا و عظمت و عزّت تنها از آن خدایی است که بی نیاز مطلق است. دیگران نیز تنها در صورتی به عزّت و عظمت دست می‌یابند که حلقه‌ی بندگی و دوستی او ر آویزه‌ی گوش خویش قرار دهند.
کبر و غرور و خود بزرگ بینی، گونه‌ای بیماری روانی است که به پیرایش رفتارهای ناهنجار و نامعقول می‌انجامد و در دراز مدت، نتیجه‌ای جز شکست و خواری و رسوایی به همراه ندارد.
افزون بر هم آغوشی با جهنم و حرمان از بهشت و مواهب بهشتی،خطر بزرگ دیگری که در کمین مستکبران و متکبران قرار دارد، ناکامی‌ها و شکست‌های پی در پی است که در همین دنیا و با آن روبه‌رو خواهند شد. به فرموده‌ی قرآن، هیچ گاه درهای رحمت به سوی آنان باز نخواهد شد، دیگر حتی هیچ لبی به آنان لبخند نخواهد زد و هیچ نسیمی به نوازش آنان بر نخواهد خاست و هیچ حنجری برای آنان آواز نخواهد خواند!
این محرومیت‌ها بدان دلیل است که ابلیسند و سزاوار لعنت و تنهایی و رسوایی. بسیارحیف است که انسان؛ این معبود فرشتگان، ابلیس باشد یا بازیچه‌ی ابلیس.
مَلَک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد
که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
پی نوشت :
1. اعراف،40.
2.یکی از نام‌های شیطان.

تبلیغات