ادبیات، بویژه در ژانر تعلیمی، از جمله ابزارهای تجویز هنجارهای اخلاقی است. نقل حکایت در این ژانر یکی از بهترین شگردها برای اثبات حقانیتِ خوی مورد نظر محسوب می شود؛ زیرا حکایت ها یا از زیست روزمره مردمان اقتباس می شوند و نتیجه ای عینی و مشهود دارند و یا برای اقناع مخاطب در فضایی باورپذیر برساخته می شوند. در هردوحالت و کاملاً فارغ از اینکه کاراکترهای حکایتِ منقول، انسان باشند یا جانوارانی با نقش های نمادین، دو نکته مبرهن را می توان از خلال این حکایت ها دریافت: نخست اینکه خُلقِ تشویق یا نهی شده در حکایت، مورد نظر و تاییدِ پدیدآورنده است؛ دوم اینکه خُلق مورد تقبیح، مبتلابه مردمان زمانه پدیدآورنده متن، و خُلق مورد تشویق، فراموش شده مردمان آن زمانه بوده است که شاعر یا نویسنده برای نهی یا تشویق آن، احساس نیاز کرده است. در این پژوهش، خلق و خوی شخصیت ها در تمامیِ بیست حکایت مخزن الاسرار نظامی با آمارهای دقیق، احصا و با روش توصیفی-تبیینی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد بخش عمده خلقیات این حکایت ها (11 حکایت) به تبیین خلقی رابطه مردم با زیستشان در جهان غیرمادی، پس از آن (7 حکایت) به تبیین رابطه مردم با حکومت، و فقط دو حکایت به تبیین رابطه مردم با یکدیگر ناظر بوده است.