آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

فقدان هویت در بافت های شهری، عدم توجه به فراهم نمودن کیفیت مناسب زندگیو تمرکز عاملین امر در پیشبرد جنبه های کمی و فیزیکی ساخت و ساز سکونتگاه ها از عواملی بوده که رضایت ساکنان را از اجزای طرح های شهری برآورد نکرده است. هدف از نگارش این مقاله ارائه راهکارهایی در جهت لحاظ نمودن عنصر هویت به طریقی کلی در مقیاس های مختلف سکونت می باشد. روش اتخاذ شده در این مقال ساختار چهار ردیفه ای از سکونت تحت عناوین "آبادی"، "فضای شهری"، "نهاد یا مؤسسه" و "خانه" است که شولتز ارائه می کند و بدین ترتیب تقسیم بندی جامعی از شهر را به دست می دهد. تدابیر اتخاذ شده در مقیاس آبادی شامل استفاده از قوانین گشتالت و تحلیل دورنمای شهر به وسیله آن ها است. در عرصه عمومی آنچه مورد اهمیت است دسترسی همگانی در جهت افزایش حضور، مداخله و مشارکت در فضا برای شکل گیری تصویر ذهنی و هویت یابی در خلال این امر است. انعطاف پذیری فضاهای شهری، اتخاذ معیارهای زیبایی شناسانه، توجه به روابط توده و فضا و سازگاری ساخت و ساز های جدید با روحیه مکان از سایر موارد مورد توجه در این سطح بوده است. مهم ترین نکته در برداشت تصویر ذهنی مطلوب ایجاد واحدهایی همسایگی با لبه های مشخص در سطح شهر است. در نهاد عمومی توجه به این نکته که معماری عمومی باید برخاسته از فرهنگ و محیط باشد مدنظر بوده و خانه به عنوان خصوصی ترین عرصه باید به منزله مکانی در نظر گرفته شود که شخص گویی صندوقچه ای از چیزهایی را که به آن تعلق دارد در آن جمع آوری کرده است و با رسیدن به آن آرامش می یابد. در نتیجه اجرای موارد فوق و پرهیز از اقدامات مقطعی و موردی می توان انتظار داشت که ساکنان به محل سکونت خود در نتیجه برخورداری از سطح کیفیت مطلوب تعلق حس نموده فرسودگی بافت ها، مهاجرت های بی برنامه و ناهنجاری های اجتماعی و ... کمرنگ تر گردد.

تبلیغات