آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

تقدیرگرایی باوری هست که در نگرش و باور های عامه، سرنوشت آدمی از قبل مقدر شده،و تمامی امور بر اساس مقدرات و آنچه از پیش تعیین شده رخ می دهد؛به نحوی که در این نگرش جایگاهی برای انتخاب و اختیار انسان وجود ندارد. درواقع معتقدان به تقدیر بر این باورند که همه امور و پدیده ها در حیات اجتماعی فرد به کار کرد نیروها و عوامل ماوراءالطبیعه بستگی دارد. در این مقاله تلاش بر این است تا ضمن ریشه یابی مؤلفه ها و مصادیق تقدیرگرایی در سفرنامه های دوره صفویه، از جمله: بخت و اقبال، سعد و نحس ایام، استبداد و تقدس مأبی شاه و ... دیدگاه این سفرنامه نویسان مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تقدیرگرایی در دوره صفوی از جایگاه ویژه ای در میان ایرانیان و شاهان صفوی (چه در حوزه اجتماع و چه در حوزه سیاست) برخوردار بوده است، به طوری که این ویژگی از دیدگاه سفرنامه نویسان این دوره نظیر شاردن، تاورنیه، کمپفر،پیترو دلاواله، سانسون و کروسینسکی مغفول نمانده است و در جای جای سفرنامه های خود به تقدیرگرایی و مؤلفه های مرتبط با آن اشاره نموده ، آن را بازتاب داده اند. آنان بر این باورند که تقدیرگرایی در فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان رسوخ کرده است و آن را یکی از موانع فرهنگی اجتماعی توسعه جامعه عصر صفوی می دانند.

تبلیغات