آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

شورش شیخ عبیدالله شمزینی، به مثابه یکی از بحران های مهم سیاسی اجتماعی دوره قاجار، از زوایای گوناگون شایان تأمل است. این شورش در سطح عالی ترین مقام های حکومت ایران واکنش هایی در پی داشت. عمر شورش شیخ عبیدالله کوتاه بود؛ ولی باتوجه به زمینه ها و ابعاد و پیامدهای داخلی و خارجی آن، از وقایع مهم اواخر دوران ناصری محسوب می شود. بررسی اسناد دوره موضوع بحث نشان می دهد برای ایران، مسائل مربوط به شیخ عبیدالله بسیار مهم بود و ذهن دولتمردان قاجار را به خود مشغول کرده بود. این نوشتار از زاویه تحلیل عملکرد دولت مرکزی و حاکمان محلی آذربایجان در رویارویی با شورش شیخ عبیدالله شمزینی (1297و1298ق/1880و1881م)، به موضوع نگریسته و توصیف و تحلیل رویدادها به روش کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که عملکرد نیروهای نظامی که برای مقابله با شورشگران به کار گرفته شد بر مهار بحران چه ﺗﺄثیری گذاشت. به نظر می رسد بخش عمده ای از ناکارآمدی حکومت در مدیریت بحران شیخ عبیدالله را باید در ضعف عملکرد و مدیریت غلط دولت مرکزی و شخص ناصرالدین شاه قاجار، در مقام عالی ترین مدیر بحران، دانست. تعامل ضعیف بین دولت مرکزی با حکومت آذربایجان و ضعف ساختاری و کارکرد نادرست دستگاه های مرتبط، ازجمله قوای دولتی، از دیگر مؤلفه های ناکارآمدی در مدیریت این بحران است.

تبلیغات