آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

از جمله مباحث مبنایی فلسفه علوم انسانی، تعیین ماهیت مفاهیم و گزاره هایی است که در نظریه های این علوم به کار می روند. ماهیت این مفاهیم و گزاره ها بستگی تامّ به ماهیت موضوع این علوم دارد. علامه طباطبایی، به عنوان یکی از بارزترین متفکران اسلامی، عملاً به نظریه پردازی در برخی مسائل علوم انسانی دست یازیده اند. مطالعه رویکرد ایشان در این نظریه پردازی ها، خصوصاً در تفسیر شریف المیزان و همچنین دقت در قراینی که در نظریه اعتباریات ایشان وجود دارد، ما را به این امر رهنمون می کند که از منظر ایشان، موضوعات علوم انسانی به دو دسته عمده حقیقی و اعتباری قابل تقسیم اند؛ البته سهم عمده از آن موضوعات اعتباری اجتماعی است که کنشگران اجتماعی به نحو ذهنی خلق می کنند و بنابراین مفاهیم و گزاره های به کاررفته در نظریه های علوم انسانی، اغلب اعتباری می باشند که این امر تأثیر بارزی بر هدف و روش این علوم بر جای می گذارد؛ یعنی هدف از پژوهش را به فهم، تفسیر و انتقاد از وضع موجود و در ادامه به ترسیم نظامی آرمانی بسط می دهد و نیز روش تفهمی و تفسیری را قبل از تشکیل قیاس- البته به نحو جدلی- و نظریه پردازی در مورد این گونه موضوعات ضروری می گرداند. طرح این گونه مباحث درنهایت می تواند تا حدودی راه محققان را در مسیر پرسنگلاخ تولید علوم انسانی اسلامی هموار و شفاف گرداند تا اینکه در ازای موضوعات مختلف علوم انسانی، هدف و روش مناسب و صحیح را برگزینند.

تبلیغات