آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

بحث تکرار یکی از مباحث مهم کتب بدیعی- بلاغی است که از دیرباز کانون توجه علمای بلاغت بوده است؛ ولی آنچنانکه باید و شاید ارزش موسیقایی آن را بررسی و تحلیل نکرده اند. البته بعضی از معاصران (شفیعی، شمیسا، وحیدیان، راستگو و ...) در کتاب های خود در باب صنایع بدیعی، با دید ژرف نگرانه ای آن را بررسی کرده و تا جایی پیش رفته اند که کل موسیقی شعر را مرهون تکرار دانسته اند؛ از این رو، در این مقاله کوشش شده است که نه تنها ارزش موسیقایی تکرار، جایگاه زیرساختی آن در بسیاری از آرایه های لفظی موجود در کتب بدیعی نشان داده شود. آرایه هایی چون هم حروفی، هم صدایی، تصدیر، ردالصدر، سجع، جناس، مکرر، تشابه الاطراف، طرد و عکس، و قلب و ... با این ساز و سامان که تکرار از کوچک ترین واحد زبان (= واج) تا بزرگترین واحد زبان (= جمله) و حتی تا واحد شعر نیمایی (= بند) مطرح است؛ تکرار واج، تکرار هجا، تکرار گروه، تکرار واژه، تکرار مصراع، تکرار بیت، تکرار بند. در این دسته بندی منطقی و منظم از آرایه های ادبی که براساس دیدگاه زبان شناسی شکل گرفته بسیاری از عیوب مطرح کتب بدیعی پیشینیان همچون نبود طبقه بندی مشخص، طرح نکردن مسائل زیباشناسانه، پیچش بیش از نیاز اصطلاحات و فروع و شاخه های آن، یادگیری مشکل و سخت آرایه های ادبی و طبقه بندی براساس حروف الفبا- که راه به جایی هم نمی برد- و ... برطرف خواهد شد.<br />  

تبلیغات