اسطوره و اسطوره پردازی از تمهیداتی اساسی است که مناسبت قابل توجهی با پدیده جنگ دارد و نویسندگان جنگ با توسل بدان می توانند آثار ادبی ماندگاری خلق کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ظرفیت ها و محدودیت های اسطوره پردازی در رمان های جنگ بررسی شده است. نگارندگان با تأمل در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، روان شناختی، فرهنگی و... مسلط در دوران جنگ، به کشف و واکاوی بسترها و موانع اسطوره پردازی در رمان های جنگ پرداخته اند. مطالعات انجام شده نشان می دهد، ظرفیت هایی مانند تأثیرپذیری و الگوبرداری جنگ از انقلاب اسلامی و تأثیر انقلاب در به کارگیری اسطوره ، تأثیر دین در خلق و بازپیدایی اسطوره ها، شباهت ساختار روایت انقلاب و جنگ با ساختار کلان پایه اسطوره ایرانی؛ یعنی تقابل خیر و شر و...، می توانستند محل توجه نویسندگان برای خلق رمان های اسطوره ای ماندگار باشند؛ از سوی دیگر، محدودیت هایی مثل نگاه تک ساحتی و احساس استغنای بسیاری از نویسندگان نسبت به شناخت اساطیر ایران و اساطیر دیگر ملل، و همچنین عواملی از این دست، در گرایش نویسندگان جنگ به اسطوره موانعی به وجود آورده است.