آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

هانری کربن یکی از شرق شناسانی است که به اندیشه شیعی توجه خاصی دارد و با تمسک به رویکرد فراتاریخی یا تاریخ قدسی به تفسیر آموزه ولایت می پردازد. او با مبنا قراردادن آموزه های پیامبرشناسی و امام شناسی، ولایت را باطن تشیع می داند. در مقابل، نظریه رقیب وی، یعنی «نظریه تاریخ مندی»، با تمسک به واقعیت های اجتماعی جامعه عرب در دوران نزول قرآن، ولایت را به عنوان پدیده اجتماعی خاص آن دوران تفسیر کرده و هیچ شأنی برای آن قائل نیست. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که رویکرد تاریخ مندی با مشکل عدم تطبیق با آموزه های دینی و بی توجهی به مبانی فلسفی خداشناسی مواجه است. بنابراین رویکرد فراتاریخی کربن اتقان بیشتری دارد و تفسیر وی از ولایت دارای معقولیت بیشتری است.

تبلیغات