توسعه یا محدودیت کشت محصولات کشاورزی در مناطق مختلف باید با توجه به امکانات تولید و محدودیت منابع آبی صورت گیرد و این مسئله لزوم طراحی یک مدل فراگیر الگوی کشت محصولات زراعی را آشکار می کند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه میزان آب مصرفی، سطح زیرکشت و نیروی کار شاغل در دو الگوی کشت بهینه با اهداف متفاوت بیشینه نمودن منافع خصوصی و اجتماعی می باشد. برای این منظور تعداد 175 زارع با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسش نامه و اندازه گیری دبی آب چاه های این مزارع، آمار و اطلاعات لازم جمع آوری گردید. نتایج به دست آمده بیان گر این موضوع است که در شهرستان فسا محصولات گندم، ذرت دانه ای، گوجه فرنگی، پیاز، هندوانه، خربزه، خیار سبز و سبزیجات، دارای مزیت نسبی ولی محصولات جو و پنبه (وش)، فاقد مزیت نسبی در سال مورد مطالعه هستند. درالگوی کشت بهینه با هدف حداکثر نمودن منافع اجتماعی سطح زیرکشت به میزان 537 هکتار نسبت به الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر نمودن منافع خصوصی یا بازاری (سود فردی کشاورزان) کاهش یافته است. میزان آب مصرفی در الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر کردن منافع اجتماعی برابر با 4/337 میلیون مترمکعب می باشد که به میزان 8/8 میلیون مترمکعب از الگوی کشت بهینه با هدف حداکثر کردن بازده برنامه ای کمتر می باشد.