ژرف بینی اثر حاضر در آنجا است که هم به سودمندیهای کاربرد نورومارکتینگ واقف است، و هم از پیشرفت ""اخلاق"" و تمرکز بر ""اصول اخلاقی"" آگاه است که عالمان و اندیشمندان بیش از گذشته در جستجوی آنند و از علوم نوظهوری همچون نورومارکتینگ انتظار دارند.
""تمرکز بر اخلاق"" و ""اصول اخلاقی""، سالها است خردورزان را ترغیب کرده است تا با بزرگنمایی آسیبهایی که علم و دانش بشری بر روح و روان آدمی وارد میکند، به نگرانیهای همگانی در سطح جامعهی بشری دامن بزنند.
""منشور اخلاقی نورومارکتینگ"" که از سوی مؤسسهی کسب وکار و علوم نورومارکتینگ تصویب و منتشر شد، تنها یک پاسخ به این نگرانی همگانی است که شایسته است فرزانگان علوم نورومارکتینگ را تحسین کرد (میتوانید این منشور اخلاقی را در همین شمارهی نشریهی ""توسعه مهندسی بازار"" بخوانید).
نگاه نویسندهی این اثر بر آن است که چنین اقدامات شایسته و بایسته ای، یک رفتار حداقلی است؛ از این رو الزامی است بر پایهی بافت فرهنگی - اجتماعی، فراتر از این منشور، در پی مواد و تبصره و ضمانتهای اجرایی باشیم تا شأن و جایگاه رفیع انسانی حفظ شود.