چکیده

نگرش سازمان به عنوان فرهنگ، اندیشه نسبتًا جدیدی است. سالیان مدید سازمان از جهات گوناگون به عنوان وسیله ای عقلانی تلقی می شد که از طریق هماهنگی و کنترل گروهی میسر می گردد. سازمان با توجه به ساخت سلسله مراتبی با سطوح و رده های مختلف و روابط اختیار و غیره مورد مطالعه قرار می گرفت، ولی سازمان ها فراتر از ویژگی های ساختاری، ویژگی های دیگری دارند، آنها مثل فرد دارای شخصیت اند، آنها ممکن است سخت گیر یا انعطاف پذیر، حمایتگر یا غیردوستانه، نوآور یا محافظه کار باشند. در نگرش جدید نسبت به سازمان ها، فرهنگ سازمان و مدیریت آن جایگاه ویژه ای دارد، در کنار توجه به سازمان به عنوان موجودیتی که دارای ساختار هدف گرا، مجموعه وظایف، سیستم های اطلاعاتی و فرایند تصمیم گیری و یا گروه های اعضاست، فرهنگ سازمان کانون های متفاوتی را برای مطالعه سازمان ها فراهم می کند. امروزه، اصول اخلاقی و معنویت کارکنان در سازمان، از مسائل مهم مدیران و سازمان ها می باشند. در گذشته تصور بر این بوده که حضور فیزیکی کارکنان در محیط کار به تنهایی کافیست و نیازی به معنویت وجودی کارمند نمی باشد. اما امروزه افراد تمایل دارند که با هر سه بعد وجودی خود یعنی بعد فیزیکی، ذهنی و معنوی خود در محل کار حاضر شوند و جداسازی زندگی کاری کارکنان از زندگی معنوی شان، باعث کاهش روحیه کاری شده و عملاً این دو جدائی ناپذیرند. نتایج حاصل از تحقیقات- چه در شرق و چه در غرب- نشان می دهد که درک کارکنان از معنویت باعث افزایش تعهد کاری در محیط کار می شود، زیرا تعهد یکی از شاخص های اصلی بوده و افرادی که تعهد کاری بیشتری دارند نسبت به افراد بی خیال، سخت تر کار می کنند.

تبلیغات