اگرچه در مطالعات طراحی شهری و کیفیت مکان، بحث های فراوانی در ارتباط با اهمیت عناصر کالبدی - فضایی، معانی، ساختارهای اجتماعی و ... در ایجاد حس مکان شده است، اما در این بین، تحقیقات کمتری در مورد تعلق جمعی به مکان به عنوان پارامتری که به مکان معنا و مفهوم می بخشد، صورت گرفته است. این مقاله با تبیین شاخص های روابط مذکور و تحقیقات میدانی، به اندازه گیری و مقایسه آنها در یکی از محله های سنتی شهر همدان پرداخته است. مطالعات میدانی و مصاحبه های حضوری با ساکنین محله جهت ارزیابی ابعاد تعلق جمعی به مکان و تاثیر آن روی یکدیگر با تحلیل های آماری انجام گرفت. این تحقیق نشان می دهد که تعلق به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، مفاهیم ذهنی فرد از مکان و ساختارهای اجتماعی می باشد که در سه رابطه روحی - روانی، اخلاقی و بیوگرافیکی قابل دسته بندی می باشد و همچنین ثابت می کند که تعلق جمعی به محله سنتی، بالا و قوی می باشد و همین امر ذهنیت ساکنان محله را بر روی هویت مکان ها و تعلق به آنها تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین روابط مذکور بر همدیگر تاثیر مستقیم و بسزایی داشته، طوری که پیوند بین آنها در ایجاد تعلق جمعی غیرقابل انفکاک می باشد.