در این مقاله کوشیده شده، پس از توضیح اجمالی بعضی ناخشنودی های مدرنیته، تاثیر آن را بر گستره ی موضوعی جامعه شناسی کودکی در سه دهه ی آخر قرن بیستم بر پایه ی پژوهش های نظری تحلیل کند. در همین راستا می توان دهه ی هفتاد را متاثر از رویکرد به کودکی برای آماده سازی برای بزرگ سالی، دهه ی هشتاد را متاثر از شکل های مختلف زندگی کودکی برآمده از تغییرات اجتماعی و دهه ی نود را دوره ی استقلال نسبی کودک دانست. در این راستا کوشش جامعه شناسان برای