با آنکه ارسطو مدون اخلاق فضیلت است، اما تقریر وی از آن تنها تقریر موجود در تاریخ اخلاق نیست. تقریرهای محض ـ کثرت گرا، دینی ـ سکولار، غایت گرا یا ناگرا و تاریخی از جمله تقریرهای مختلفی هستند که همه از حیث محور قرار دادن فضیلت با هم اتحاد دارند. هدف این نوشتارآن است تا ضمن ارائه نظریه اخلاق غزالی به عنوان تقریری دینی از اخلاق فضیلت، به اصلاحاتی که وی از منظری دینی در عناصر گوناگون آن انجام داده بپردازد. روش بررسی توصیفی ـ تحلیلی است. مجموع بررسی انجام شده، نشان می دهد که وی بر آن است تا با افزودن مؤلفه های دینی مانند لزوم تمسک به توفیق و امداد الهی در رعایت اعتدال و حد وسط، تاکید بر فضایل دینی و عرفانی مثل توکل، صبر، عشق به خدا و...، تعریف سعادت حقیقی به سعادت اخروی و در نظر گرفتن شرع و عقل به عنوان معیار اعتدال آن را غنا بخشیده و کاملتر نماید و با اخلاق شریعت مدار سازگار نماید. بنابراین بر طبق آن سازگاری اخلاق فضیلت و اخلاق دینی معنا می یابد.