نخشت وزیر ملت
حوزههای تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
دکتر محمد مصدق در سال 1261 در تهران متولد شد، پدرش میرزا هدایتالله آشتیانی و مادرش ملکتاج خانم نجمالسلطنه از نوادگان عباس میرزا ولیعهد قاجار بود.او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس از مرگ پدر، از طرف ناصرالدین شاه، مصدق السلطنه لقب گرفت. در سال 1314 مستوفی خراسان شد و پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران، شغل دولتی را رها کرد و به تحصیل در آن مدرسه پرداخت.در انقلاب مشروطیت به جرگه آزادیخواهان پیوست و در 25 سالگی به تشکیلات جامع آدمیت ملحق شد ولی بعد از مدتی چون روش انحرافی مجمع را مغایر فلسفه سیاسی خود میدید از عضویت آن استعفا کرد.
سال 1288 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی پاریس به دانشگاه نوشاتل سوئیس وارد شد. در کابینه مشیرالدوله برای تصدی پست وزارت عدلیه به ایران دعوت شد، اما موقعی که به فارس رسید، بنابر تقاضای اعیان و اشراف شیراز از صدراعظم، به حکومت ایالت فارس منصوب گردید. دیگر مناصب دکتر مصدق قبل از رسیدن به مقام نخستوزیری عبارت بودند از: وزیر مالیه و وزیر امورخارجه کابینه قوام (در ترمیم کابینه)، والی حکومت آذربایجان، وزیر امورخارجه کابینه مشیرالدوله و چندین دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی.
با تاسیس مجلس موسسان در 1304 به دلیل مخالفت با تغییر سلطنتاز قاجاریه به پهلوی و مداخلات دولت در انتخابات، از سیاست کناره گرفت. پس از شهریور 20 مجددا به صحنه آمد و در دوره 14 مجلس نماینده بود. ولی پس از آن تا دوره 16 از صحنه سیاست کناره گرفت. در این دوره به ریاست کمیسیون نفت انتخاب شد و قانون ملی شدن صنعت نفت را با حمایت آیتالله کاشانی که ریاست مجلس را برعهده داشت به تصویب رساند و به آن جنبه قانونی داد.
در اردیبهشت 1330 برای اجرای آن قانون و خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران، نخستوزیری را پذیرفت. همچنین در پی شکایت دولت انگلیس از ایران به دادگاه لاهه، مصدق برای دفاع از حقوق ملت ایران به لاهه رفت و با اقتدار و درایت، رای دادگاه را به نفع خود و ملت ایران گرفت.
مصدق در روز 25 تیر 1331 استعفا کرد زیرا تقاضای واگذاری پست وزارت جنگ به وی از سوی شاه رد شده بود. در این حال، شاه، احمد قوام را مامور تشکیل کابینه نمود. با انتشار خبر استعفای مصدق چشمها به آیتالله کاشانی دوخته شد. کاشانی نیز در حمایت از دکتر مصدق سنگتمام گذاشت و در نامهای به حسین علاء وزیر دربار تهدید کرد که اگر قوام تا 24 ساعت دیگر برکنار نشود لبه تیز انقلاب را متوجه دربار =[شاه] خواهدکرد. دولت قوام که با قیام یکپارچه مردم به رهبری مرحوم کاشانی روبهرو شده بود در روز 30 تیر 1331 سقوط کرد و مصدق با مساعدت و پشتیبانی آیتالله کاشانی مجددا به حکومت رسید و کابینه دوم خود را تشکیل داد و اعضای آن را به مجلس معرفی کرد.
مصدق از زمان بازگشت آیتالله کاشانی از تبعید لبنان با او پیوندی نزدیک داشت؛ پیوندی علیه انگلستان که حاصل آن، نخستوزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت بود. انگلیسیها از همان نخست دانستند که برای هر نوع مقابله با نهضت نفت و آثار آن باید قبل از هر کاری، این اتحاد را متلاشی کنند. در مراحل اولیه نهضت این ترکیب شکستناپذیر مینمود ولی به تدریج بعد از جریان 30 تیر، انگلیس مکار با شگردهای مختلف بالاخره توانست آنان را در برابر یکدیگر قرار دهد.
شکستن این پیوند را علاوه بر توطئههای هر روز انگلیس و آمریکا، جاهطلبی و قدرتخواهی کسانی ممکن ساخت که در اطراف این دو رهبر جمع شده بودند و روز به روز بر سوءتفاهمات میافزودند. همچنین شماری از روزنامهها و مطبوعات وابسته نیز در این جدایی نقش محوری داشتند، بعضی از آنها به بهانه حمایت از دولت، مقالات تندی علیه مرحوم کاشانی منتشر میکردند و برخی دیگر، به عنوان دفاع از آیتالله کاشانی، دکتر مصدق را مینواختند.سرانجام با پیروزی کودتای 28 مرداد، دستاوردهای نهضت رنگ باخت و هر دو رهبر به انزوا رفتند.دکتر مصدق به اتفاق همرزمان خود دستگیر و محاکمه شد و پس از سپری کردن دوره زندان، به ملک شخصی خود در احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا تحت نظر بود و سرانجام در اسفند 1344 در سن 84 سالگی بر اثر بیماری در گذشت و در منزل خویش در همان روستا در خاک آرام گرفت. از وی تالیفاتی به جا مانده است که برخی از آنها عبارت است از: «دستور محاکم حقوقی»، «کاپیتولاسیون در ایران»، «مدارک حقوق اسلامی و وصیت در مذهب شیعه.»
منابع:
1. مسعود بهنود، دولتهای ایران از اسفند 1299 تا بهمن 1357 از سیدضیاء تا بختیار، تهران: جاویدان، 1369، صفحات 348 331 و 383 360. . 2. اثرآفرینان: زندگینامه نامآوران فرهنگی ایران (از آغاز تا سال 1300 هجری شمسی)، ج 5، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380، صص 245 -244.. 3. عباس قدیانی، فرهنگ توصیفی تاریخ ایران از دوره اساطیر تا پایان عصر پهلوی، ج 4، تهران: فرهنگ مکتوب، 1384، صص 2363 2361.
پنجشنبه 15 اسفند 1387
سال 1288 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی پاریس به دانشگاه نوشاتل سوئیس وارد شد. در کابینه مشیرالدوله برای تصدی پست وزارت عدلیه به ایران دعوت شد، اما موقعی که به فارس رسید، بنابر تقاضای اعیان و اشراف شیراز از صدراعظم، به حکومت ایالت فارس منصوب گردید. دیگر مناصب دکتر مصدق قبل از رسیدن به مقام نخستوزیری عبارت بودند از: وزیر مالیه و وزیر امورخارجه کابینه قوام (در ترمیم کابینه)، والی حکومت آذربایجان، وزیر امورخارجه کابینه مشیرالدوله و چندین دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی.
با تاسیس مجلس موسسان در 1304 به دلیل مخالفت با تغییر سلطنتاز قاجاریه به پهلوی و مداخلات دولت در انتخابات، از سیاست کناره گرفت. پس از شهریور 20 مجددا به صحنه آمد و در دوره 14 مجلس نماینده بود. ولی پس از آن تا دوره 16 از صحنه سیاست کناره گرفت. در این دوره به ریاست کمیسیون نفت انتخاب شد و قانون ملی شدن صنعت نفت را با حمایت آیتالله کاشانی که ریاست مجلس را برعهده داشت به تصویب رساند و به آن جنبه قانونی داد.
در اردیبهشت 1330 برای اجرای آن قانون و خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران، نخستوزیری را پذیرفت. همچنین در پی شکایت دولت انگلیس از ایران به دادگاه لاهه، مصدق برای دفاع از حقوق ملت ایران به لاهه رفت و با اقتدار و درایت، رای دادگاه را به نفع خود و ملت ایران گرفت.
مصدق در روز 25 تیر 1331 استعفا کرد زیرا تقاضای واگذاری پست وزارت جنگ به وی از سوی شاه رد شده بود. در این حال، شاه، احمد قوام را مامور تشکیل کابینه نمود. با انتشار خبر استعفای مصدق چشمها به آیتالله کاشانی دوخته شد. کاشانی نیز در حمایت از دکتر مصدق سنگتمام گذاشت و در نامهای به حسین علاء وزیر دربار تهدید کرد که اگر قوام تا 24 ساعت دیگر برکنار نشود لبه تیز انقلاب را متوجه دربار =[شاه] خواهدکرد. دولت قوام که با قیام یکپارچه مردم به رهبری مرحوم کاشانی روبهرو شده بود در روز 30 تیر 1331 سقوط کرد و مصدق با مساعدت و پشتیبانی آیتالله کاشانی مجددا به حکومت رسید و کابینه دوم خود را تشکیل داد و اعضای آن را به مجلس معرفی کرد.
مصدق از زمان بازگشت آیتالله کاشانی از تبعید لبنان با او پیوندی نزدیک داشت؛ پیوندی علیه انگلستان که حاصل آن، نخستوزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت بود. انگلیسیها از همان نخست دانستند که برای هر نوع مقابله با نهضت نفت و آثار آن باید قبل از هر کاری، این اتحاد را متلاشی کنند. در مراحل اولیه نهضت این ترکیب شکستناپذیر مینمود ولی به تدریج بعد از جریان 30 تیر، انگلیس مکار با شگردهای مختلف بالاخره توانست آنان را در برابر یکدیگر قرار دهد.
شکستن این پیوند را علاوه بر توطئههای هر روز انگلیس و آمریکا، جاهطلبی و قدرتخواهی کسانی ممکن ساخت که در اطراف این دو رهبر جمع شده بودند و روز به روز بر سوءتفاهمات میافزودند. همچنین شماری از روزنامهها و مطبوعات وابسته نیز در این جدایی نقش محوری داشتند، بعضی از آنها به بهانه حمایت از دولت، مقالات تندی علیه مرحوم کاشانی منتشر میکردند و برخی دیگر، به عنوان دفاع از آیتالله کاشانی، دکتر مصدق را مینواختند.سرانجام با پیروزی کودتای 28 مرداد، دستاوردهای نهضت رنگ باخت و هر دو رهبر به انزوا رفتند.دکتر مصدق به اتفاق همرزمان خود دستگیر و محاکمه شد و پس از سپری کردن دوره زندان، به ملک شخصی خود در احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا تحت نظر بود و سرانجام در اسفند 1344 در سن 84 سالگی بر اثر بیماری در گذشت و در منزل خویش در همان روستا در خاک آرام گرفت. از وی تالیفاتی به جا مانده است که برخی از آنها عبارت است از: «دستور محاکم حقوقی»، «کاپیتولاسیون در ایران»، «مدارک حقوق اسلامی و وصیت در مذهب شیعه.»
منابع:
1. مسعود بهنود، دولتهای ایران از اسفند 1299 تا بهمن 1357 از سیدضیاء تا بختیار، تهران: جاویدان، 1369، صفحات 348 331 و 383 360. . 2. اثرآفرینان: زندگینامه نامآوران فرهنگی ایران (از آغاز تا سال 1300 هجری شمسی)، ج 5، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380، صص 245 -244.. 3. عباس قدیانی، فرهنگ توصیفی تاریخ ایران از دوره اساطیر تا پایان عصر پهلوی، ج 4، تهران: فرهنگ مکتوب، 1384، صص 2363 2361.
پنجشنبه 15 اسفند 1387