مطالب مرتبط با کلیدواژه

تعددگرایی


۱.

حق تفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق شهروندی شهروندی دمکراتیک تفاوت چندگانگی فرهنگی مداراگری تعددگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۱۰
سابقه ی حقوق شهروندی را شاید بتوان به نخستین مراحل شکل گیری دولت- شهرها در گذشته های دور باز گرداند. تحولات اجتماعی و فرهنگی گسترده در دو دهه ی پایانی قرن بیستم و دو دهه ی آغازین قرن بیست و یکم، به پیدایش مفهوم چندگانگی فرهنگی منجر شد و در پی آن، مباحث متنوعی درباره ی ضرورت بازشناخت مفاهیمی مانند «خویشتن» و «هویت» و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی آن پدید آمد. یکی از محورهای مهم این دسته از مباحث، اهمیتی است که به «تفاوت» هر شهروند با دیگران داده می شود. برخلاف مفهوم متجدد شهروندی دمکراتیک که عمدتا به برابری انسان ها در حوزه ی حق و تکلیف تأکید داشته است، رویکرد پسامتجدد بر بحث «حق تفاوت» با به رسمیت شناخته شدن تفاوت های موجود میان شهروندان پافشاری می کند. گزینش سبک های زندگی مختلف، پیروی از الگوهای زیستی متفاوت و تلاش برای تحقق زندگی ایده آل، از یک سو حقوقی برای هر شهروند متصور می شود و از سوی دیگر، تکالیفی را برای حکومت ها به وجود می آورد. در این نوشتار پس از نگاهی گذرا به تحول مفهوم شهروندی در مغرب زمین، به مفهوم پسامتجدد آن اشاره خواهد شد. در پایان، برای یافتن مبانی هستی شناختی به منظور آغاز نظریه پردازی در زمینه ی به رسمیت شناختن شدن این حق شهروندی جدید در سپهر معرفت دینی، پیشنهادهایی داده خواهد شد.
۲.

مفهوم داوری سیاسی و نسبت آن با تعددگرایی در اندیشه هانا آرنت و مارتا نوسبام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعددگرایی داوری سیاسی فلسفه سیاسی هنجاری مارتا نوسبام هانا آرنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۱ تعداد دانلود : ۴۵۲
در فلسفه سیاسی غرب، مفهوم «داوری» همواره به عنوان یک «حق» درنظر گرفته شده که با وضعیت مدنی درهم تنیده است. به تعبیر کانت، اساساً وضعیت مدنی به معنای حق مشاجره و رقابتِ «داوری مردم» و «حاکمان» با یکدیگر است؛ حقی که به واسطه آن و به صورت خودآیین، داوری مطلوب را در زندگی مدنی به کار ببرند. مفهوم داوری سرنوشت دیگری نیز داشته است؛ اینکه آیا «ادراک و دریافت ما از چیزها»، باید تابع الگوها و استانداردهای ثابت از قبل تعیین شده باشد یا هر شهروند داوری خاص خودش را می سازد. ازاین رو داوری سیاسی از جهتی اساسی و انتقادی با تعددگرایی یا تکثرگرایی پیوند می خورد، چراکه بسیاری از متفکران سیاسی وجود استانداردهای واحد در امر داوری را خالی از اشکال نمی دانند. هانا آرنت و مارتا نوسبام از جمله این فیلسوفان هستند که مواجهه ای فلسفی و سیاسی را با مفهوم داوری آغاز کرده اند. این دو متفکر تحت تأثیر مفهوم «فرونسیسِ» ارسطویی و کارکرد آن در شرایط و موقعیت های خاص و تغییرپذیر، می کوشند برداشتی تعددگرا از داوری سیاسی ارائه دهند که در پی استوارسازی زندگی خوب و سعادتمندانه بر مبنای قرائتی سیاسی/هنجاری است. در این مقاله ابتدا نسبت داوری و تعددگرایی سنجیده شده و پس از آن آن وجوه اشتراک و افتراق این دو فیلسوف در این زمینه ارزیابی می شود.