مطالب مرتبط با کلیدواژه

نهادگرایی نوین


۱.

سنجش فرهنگ اداری ایران: با رویکردی نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ اداری ابعاد فرهنگ اداری نظام اداری نهادگرایی نوین توسعه نظام اداری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۷۲۴
نظام اداری از ارکان مهم توسعه و بیانگر نگرش حاکمیت به نحوه اداره و مدیریت آن کشور است. رفتار حاکمیت اجرایی نوع فرهنگ اداری حاکم در کشور را منعکس می کند. فرهنگ اداری در سطح تحلیل نهادی به بررسی الگوی رفتاری حاکم بر نظام اداری کشور میپردازد. پژوهش حاضر با رویکرد نهادگرایی نوین به تعریف و سنجش فرهنگ اداری به عنوان یکی از سه رکن اساسی نظام اداری ایران میپردازد. فرهنگ اداری با رویکرد نگاه از بیرون (اتیک) با شاخصهای آیندهگرایی، ابهامزدایی، تساویطلبی جنسیتی، جمعگرایی گروهی، جمعگرایی نهادی، گرایشهای انسانی، عملکردگرایی، فاصله قدرت، و قاطعیت مورد سنجش و تحلیل قرار می گیرد. 166 نفر از مدیران و خبرگان نظام اداری کشور به عنوان مطلع، نمونه آماری این پیمایش هستند. یافتهها نشانگر آن است که فاصله قدرت و جمعگرایی گروهی در نظام اداری در سطح بالایی ادراک میشود و در مقابل مولفههای جمعگرایی نهادی، آیندهگرایی، عملکردگرایی، ابهامزدایی، و قاطعیت که بهطور مستقیم بر عملکرد موثرتر نظام اداری اثر گذارند، در سطح پایین قرار دارند و نیازمند توسعه و تقویت هستند. در پایان، بر اساس یافتههای پژوهش، پیشنهادهای لازم به پژوهشگران و مدیران نظام اداری ارائه میشود.
۲.

وقف و کارکرد مشارکت سیاسی در ایران معاصر؛ مطالعه ای از منظر نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۳
وقف به عنوان عمل برخاسته از سنت تاریخی و دینی در جهان اسلام و ایران از دیربازمورد توجه دین باوران، خیرین، دولت مردان و بهره مندان عادی از هر قشر و گروه اجتماعی بوده و به لحاظ کارکردی به مثابه سازمانی مردم نهاد، سنتی و دین پایه، تأثیرات فراوانی بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته و در عصر حاضر به واسطه مطرح شدن ایده دولت کوچک و جامعه مدنی بزرگ، این دست نهادها قابلیت مطرح شدن دوباره و بازبینی سازوکارهای درونی و کارکردهای بیرونی و نوین سازی کاربردی دارند. با چنین پیش زمینه ای واز منظر«نهادگرایی نوین» می توان این پرسش کلیدی را مطرح ساخت که: وقف به مثابه «تشکلی مردم نهاد»، «شریعت پایه» و «جامعه محور» چگونه بر مشارکت سیاسی تأثیر می گذارد؟ در پاسخ به این پرسش کلیدی می توان این فرضیه را مطرح کرد که وقف به مثابه سازمانی مردم نهاد و نوع دوستانه، به صورت غیر مستقیم و غیرمحسوس با ورود به حوزه اختیارات دولت در عرصه عدالت اجتماعی، با خیراندیشی برخاسته از دوگانه شریعت و انسان دوستی به بازتوزیع منابع ثروت و سرمایه اقدام می کند و مشارکت سیاسی را تسهیل می نماید. تشریح وجوه این سازوکار از مسیر بازخوانی مفهوم وقف، پیشینه تاریخی آن و مطالعه آن، از منظر روش نهادگرایی نوین امکان پذیر است. این پژوهش با بهره-گیری از روش کیفی- تفهمی تلاش دارد به بازنمایی این حوزه مغفول کمک نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وقف به سه شیوه «مشارکت اجتماعی» از طریق تمرکز بر کمک های بهداشتی- درمانی، «مشارکت اقتصادی» از طریق اعطای اعانات و ارائهخدمات رفاهی و نیز «مشارکت سیاسی» از طریق کارکردهای فرهنگی- آموزشی به ویژه به گروه های نیازمند و اقشار محروم جامعه به روند حکمرانی کمک می کند و این استعداد را دارد تا در خدمت مدلی از حاکمیت کارآمد و جامعه محور درآید.